مدیر ایپابفا

دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی، آشنا با فرایند بازتولید متن به روش OCR، تولید کتاب EPUB ایپاب برای گوشی و تبلت، علاقمند به بازآفرینی و بازخوانی کتاب های قدیمی و قصه های خاطره انگیز

قصه آموزنده کودکانه: کهنه بودن لباس عیب نیست / بی توجهی به لباس عیب است

قصه آموزنده کودکانه: کهنه بودن لباس عیب نیست / بی توجهی به لباس عیب است 1

در راهِ رفتن به مدرسه «شیاولونگ» و «شیاولی» چشمشان به «شیاوگانگ» افتاد. چیزی که نظر آن‌ها را به خود جلب کرد شلوار کهنه و وصله زده‌ی شیاوگانگ بود. دو تا دایره‌ی بزرگ پشت باسن شیاوگانگ به شلوارش وصله شده بود.

بخوانید

 قصه های قشنگ: هفت خواب وحشتناک / پایان تلخ دروغ گویی

 قصه های قشنگ: هفت خواب وحشتناک / پایان تلخ دروغ گویی 2

در روزگاران پیش، حاکم مهربانی در ایران زندگی می‌کرد. او به همه‌ی مردم کمک می‌کرد و مردم هم او را دوست داشتند. شبی از شب‌ها، حاکم، هفت ماجرای ترسناک و عجیب در خواب مشاهده کرد. او در اثر دیدن آن خواب‌های وحشتناک، دیگر تا صبح خواب به چشمش نیامد.

بخوانید

 قصه های قشنگ: دزد و دیو / عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

 قصه های قشنگ: دزد و دیو / عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد 3

در زمان‌های قدیم، مرد زاهدی در دهکده‌ی کوچکی می‌زیست. او مردی بود نیکوکار و خداشناس و همیشه به همسایگان خود کمک می‌کرد و از مردم فقیر دستگیری می‌نمود، خلاصه می‌توان گفت که او بیش‌ازاندازه نیکوکار و درستکار بود.

بخوانید

 قصه های قشنگ: خری که دل و گوش نداشت / عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود

 قصه های قشنگ: خری که دل و گوش نداشت / عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود 4

در روزگاران پیشین، یک شیر و یک روباه در مرغزاری زندگی می‌کردند. روباه از اوامر و دستورات شیر اطاعت می‌کرد و به این دلیل هرگاه شیر طعمه‌ای به دست می‌آورد مقداری از آن را به روباه می‌داد. شیر و روباه سال‌ها با تندرستی و سلامتی در آن مرغزار می‌زیستند.

بخوانید