این قصه آموزنده درباره تمیزی و نظافت است. ماجرا اینکه، توی یک بازارچه، کاسبهای محل نظافت بازارچه را رعایت نمیکردند. برای همین، بازارچه پر از مگس و زنبور شده بود و باعث ناراحتی همه شده بود...
بخوانیدقصه های آموزنده «غاز و راز» – 5 قصه آموزنده درباره حرص، غرور، طمع، دروغ و حرف زور
قصه های آموزنده «غاز و راز» - 5 قصه آموزنده درباره حرص، غرور، طمع، دروغ و حرف زور
بخوانیددیگه تایپ نکنید: تصاویر را به متن تبدیل کنید!
واقعاً چنین چیزی امکان دارد؟ واقعاً میشود تصاویر را به متن تبدیل کرد؟ در یک کلمه، بله! امکان دارد. شما میتوانید بهجای تایپ کردن دستی متن نوشتهها، تصاویر آنها را به متن تبدیل کنید. اما به لحاظ فنی، اتفاقی که میافتد «تبدیل کردن» نیست؛ بلکه «شناسایی حروف» و «بازسازی متن» …
بخوانیدقصه کودکانه «علاءالدین و چراغ جادو» قصههای هزارویک شب
روزگاری یک چراغ جادو وجود داشت که یک غول درون آن زندگی میکرد. هرکس صاحب این چراغ میشد، ارباب غول میشد و غول سهتا از آرزوهایش را برآورده میساخت. ازقضا علاءالدین یا همان علیبابا ارباب غول شد و به آرزوهایش رسید...
بخوانیدقصه کودکانه و پرماجرای «زنبور بیباک» – در جستجوی ملکه جدید
روزی روزگاری در یک دشت، یک کندوی عسل بود. یک روز زنبورهای وحشی به کندو حمله کردن و ملکه زنبورها را کشتند. زنبورهای عسل نمی توانستند بدون ملکه زندگی کنند. برای همین، پسر ملکه برای یافتن یک ملکه جدید به سرزمینهای شمالی رفت و ماجراهای بسیاری را پشت سر گذاشت...
بخوانید