این قصه درباره کمک کردن به یکدیگر است. همه باید در لحظه های دشوار زندگی به یکدیگر کمک کنیم. همانطور که سنجاب کوچولو به دوستش خرگوش کمک کرد...
بخوانیدداستان آموزنده «چشمانِ پدرِ عاشق فوتبال»
اين داستان درباره پسربچه لاغراندامی است که عاشق فوتبال بود و در تمام تمرینها سنگ تمام میگذاشت
بخوانیدداستان آموزنده «درخت آرزوها» – چه آرزویی بکنیم؟
يک روز يک روستايي داشت بهتنهایی قدم میزد و در رؤیای آينده خود فرورفته بود. زير يک درخت ايستاد تا قدري استراحت کند و با خود فکر کرد: «کاشکي من ثروتمند بودم».
بخوانیدداستان آموزنده «بیریاترین بيان عشق به همسر در مقابل ببر وحشي»
يک روز آموزگار از دانشآموزانی که در کلاس بودند پرسيد: آيا میتوانید راهي غیرتکراری براي ابراز عشق، بيان کنيد؟
بخوانیدداستان آموزنده «داستان چنگیز خان مغول و شاهين پرنده» – ارزش دوست و عاقبت خشم
يک روز صبح، چنگیز خان مغول و درباريانش براي شکار بيرون رفتند.
بخوانید