«سُرور» مرد عابد و زاهدی بود، و هیچگاه صدایش را بلند نمیکرد. روزی او را در اهواز دیدم، میگفت ...
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): نام او را محمّد بگذارید!
در قُم مردی مدعی شده بود که بچهای که همسرش بدان باردار است، از نطفه او نیست!
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): پیام را برسان و نترس!
هنگامی که حسین بن روح، نایب خاص امام زمان علیه السلام در زندان معتضد عبّاسی به سر میبُرد شیعیان به وسیله شلمغانی با حسین بن روح در ارتباط بودند
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): دعایی هم تو بر احوال ما کن!
زمانی که شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی نیابت امام زمان علیه السلام را عهدهدار بود خود پنهان شده و ابوجعفر محمّد بن علی معروف به شلمغانی را به عنوان رابط بین خود و شیعیان نصب نمود
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): ظهور؛ پس از یأس و نومیدی!
روزی خواهرزاده ابوبکر بن نخالی عطار را دیدم و گفتم: کجا هستی؟ و کجا میروی؟
بخوانید