شداد از قوم عاد و ثمود بود و او هم مانند نمرود و فرعون پادشاهی زورمند و زورگو بود و بتپرست بود و به خدا عقیده نداشت و بعدازآنکه پایۀ دولتش محکم شد و بر مردم روزگار خود مسلط شد ادعا کرد که «هیچکس از من بالاتر نیست.»
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت سلیمان || از پادشاهی اجنّه تا تخت بلقیس
سلیمان پسر داود و جانشین او بود. مردم از زمان کودکی سلیمان از خوبی و دانایی و عدالتخواهی او خبر داشتند و سلیمان در آغازِ جوانی بود که به پادشاهی رسید و به پیغمبری هم برگزیده شد.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت داود || پادشاه خوش صدا
طالوت و جالوت دو پادشاه بودند که باهم اختلاف داشتند. طالوت از بنیاسرائیل بود و به خدا ایمان داشت و جالوت بتپرست بود؛ و موقعی که جنگ میان این دو گروه به مرحله سختی رسیده بود و طالوت از شکست خود بیمناک شده بود داود به کمک او رسید.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت خضر || پیرترین فرزانۀ تاریخ
پدر خضر پادشاه یکی از شهرها بود و خضر از کودکی در جستجوی معرفت و حکمت بود و به خداپرستی راه یافت و از همه مردم شهر داناتر شد. وقتی خضر بزرگ شد پدرش خواست او را جانشین خود سازد اما خضر قبول نکرد
بخوانیدقصههای قرآن: داستان گنج قارون || سرانجام یک مفسد مالیاتی
پسرخالۀ موسی، قارون یکی از خویشان موسی بود. بعضی گفتهاند که پسرخاله یا پسرعموی او بوده و خواهر موسی نامزدش بوده. قارون مردی خوشقیافه و خوشبرخورد بود. تا جوانتر بود موسی را محترم میشمرد و از احترامی که در خانۀ فرعون داشت خوشحال بود.
بخوانید