آقای «یخبندان» پیشرفتهترین اسلحهی دنیا را ساخته بود: یک مسلسل یخی. او میخواست «گاتهام» را به یک شهر یخی تبدیل کند. وقتی فرمانده «گوردون» از نقشههای آقای یخبندان باخبر شد، پیام خفاشی برای قهرمانان ما فرستاد.
بخوانیدداستان پلیسی کودکانه:ماجراهای بتمن و رابین 1 || نبرد با تبهکاران
هر وقت که مشکلی شهر «گاتهام» را تهدید میکرد، آقای «گوردون» رئیس پلیس شهر، فقط از دو قهرمان بزرگ یعنی «بتمن»، مرد خفاشی و «رابین» پسر شگفتانگیز درخواست کمک میکرد.
بخوانیدداستان کودکانه: در جستجوی نِمو || داستان زندگی ماهیها در اقیانوس
مارلین یک دلقک ماهی بود. ولی بچهها، نه اینکه او حتماً زندگی شادی هم داشت. او همیشه برای پسر کوچکش نمو که یکی از بالههایش از دیگری کوچکتر بود، نگرانی داشت. مارلین همۀ خانوادهاش را وقتیکه نمو هنوز یک تخم کوچک بود، در حادثهای در حملۀ یک ماهی باراکودا از دست داده بود.
بخوانیدکتاب تخیلی نوجوانه: شرکت هیولاها || اینجا از جیغ، برق تولید میکنند!
همۀ بچهها فکر میکنند وقتیکه هوا تاریک میشود و به رختخواب میروند، هیولاها از پشت درهای کمد اتاقشان آنها را دید میزنند. ولی بچهها نمیدانند که در آن وقت شب آنها سر کار خودشان هستند. هیولاها درهای کمد بچهها را باز میکنند و وارد اتاقشان میشوند
بخوانیدداستان تخیلی کودکانه: لیلو و استیچ | ماجرای موجود فرازمینی در زمین
همۀ حوادث از سیارۀ تورو شروع شد. سازمان کهکشانها به یکی از دانشمندانش به نام «جومبا جوکیا» تهمت زده بود و داشتند او را محاکمه میکردند. جومبا جوکیا متهم به آفریدن موجودی عجیبوغریب بود.
بخوانید