اهالی شهر یثرب باخبر شدند که پیامبر خدا از مکه خارج شده است. ازاینرو هرروز بعد از نماز صبح به دروازۀ شهر میآمدند و منتظر تشریففرمایی آن حضرت میشدند و چون گرمی هوا شدت مییافت به خانههای خود بازمیگشتند.
بخوانیدکمکهای اولیه: داستان آموزشی کودکان || اگر زخمی شدیم چهکار کنیم؟
اسم این پسر سامان است. سامان پسر باهوش و دانایی است. او دربارهی کمکهای اولیه چیزهای زیادی میداند. کمکهای اولیه، کارهایی است که باید موقع آسیب دیدن انجام دهیم تا آسیبدیدگی بیشتر نشود و زودتر خوب بشویم.
بخوانیددر مصرف برق: داستان آموزشی کودکان || در مصرف برق صرفهجویی کنیم!
اسم این پسر سامان است. سامان پسر خیلی خوبی است. او میداند که برق هم مانند آب خیلی باارزش است. به همین خاطر، هیچوقت برق را هدر نمیدهد.
بخوانیددر مصرف گاز: داستان آموزشی کودکان || ارزش گاز و نکات ایمنی گاز
اسم این پسر سامان است. سامان پسر خیلی خوبی است. او چیزهای زیادی دربارهی «درست استفاده کردن از گاز» میداند. سامان برنامههای تلویزیونی آقای ایمنی را با دقت تماشا میکند. او به صحبت آقای ایمنی با دقت گوش میدهد و برای مامان و بابا تعریف میکند.
بخوانیددر میهمانی: داستان آموزشی کودکان || توی مهمانی چطور رفتار کنیم؟
اسم این پسر سامان است. سامان پسر خوبی است. وقتی او با مامان و بابا به میهمانی میرود، سلام میکند. چون میداند همهی بچههای خوب و باادب، اول سلام میکنند. او هیچوقت پشت مامان و بابا قایم نمیشود.
بخوانید