مدیر ایپابفا

دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی، آشنا با فرایند بازتولید متن به روش OCR، تولید کتاب EPUB ایپاب برای گوشی و تبلت، علاقمند به بازآفرینی و بازخوانی کتاب های قدیمی و قصه های خاطره انگیز

قصه تصویری کودکانه: مردی که در نهایت ترسُ پیدا کرد

قصه-تصویری-کودکانه-مردی-که-در-نهایت-ترس-رو-پیدا-کرد

روزی روزگاری پسر شجاع و بی‌باکی به اسم «ترایتون» زندگی می‌کرد. در سرزمین «استروگارت» مردم با شجاعت ناآشنا نبودند؛ اما ترس به هیچ عنوان در فهرست کلمات ترایتون وجود نداشت. بعضی‌ها می گفتند که اصلاً عاقلانه نیست و بعضی‌ها می‌گفتند بی احتیاطیه...

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: دُم گربه

قصه-صوتی-دم-گربه-بیژن-مفید-کاور-

یکی بود و یکی نبود. یه جایی تو دنیای ما، زیر همین طاق کبود، یه باغ و یه مزرعه بود. نزدیک اون مزرعه هم خونه و زودخونه ای بود. حیوونای فراوونی تو مزرعه می چریدن، که گرچه دوست هم بودن، گاهی به هم می پریدن...

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: قورباغه مرداب سبز

قورباغه-مرداب-سبز-قصه-صوتی

یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود، توی این دنیایی که هست هزار بود و نبود، یه جایی اون دوردورا، توی صحرای کبود، بود یه مرداب بزرگ، با آبی سبز و کثیف. توی اون مرداب سبز، یه دونه هم ماهی نبود. اما بچه های خوب، می دونید اون تو چی بود؟

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: کرم شب‌تاب کوچولو

قصه صوتی کودکانه: کرم شب‌تاب کوچولو 1

روزی بود و روزگاری بود. چمنزار سبزی بود. چمنزاری پر از پرنده‌های سپید، پر از گل های سرخ؛ و پر از پروانه هایی که بالهاشون به قشنگی این چمنزار بود. توی این چمنزار، روی علف های سبز، زیر یک قارچ سپید، کرم شب‌تاب کوچولویی زندگی می کرد...

بخوانید