سلام بچهها! من هُدی هستم و توی یکی از محلههای شهر شما زندگی میکنم. محلهی ما جای خیلی امن و آرامی است. برای همین، بچهها همیشه در کوچه بازی میکنند و پدرها ماشینهایشان را در کوچه پارک میکنند. حتی وقتی همسایهها به سفر میروند و هیچکس خانهشان نیست، همیشه خیالشان راحت است
بخوانیدشعر کودکانه صوتی: کودک و پرنده / با پرندگان مهربان باشیم
یه روز که از خواب پا شدم از رختخواب جدا شدم اُفتاد بَرام یه اتفاق وقتی بودم توی اُتاق
بخوانیدچرا فعالیت سایت کمتر شده؟
ز مهر امسال خدا کمک کرد و «معلم» شدم. صبح ها تا ظهر مدرسه هستم و ظهر که میام، خسته ام. چون ماه اول خدمتم هست، فکرم درگیر کار و مدرسه و دانش آموزهاست.
بخوانیدمجموعه شعر کودکانه: نسیم دختر باد / شعرهای مذهبی برای کودکان
در غرش رعد در نالهی باد در گریهی ابر بر دشت آباد در قامت کوه در چهرهی خاک در غنچهی گل در چشمهی پاک
بخوانیدمجموعه شعر کودکانه: خاله ریزه و صندوق جادویی
بهار اومد، گل اومد لاله و سنبل اومد به گوش خاله ریزه صدای بلبل اومد بلند شد از جای خود شکوفهها رو بو کرد جارو گرفت به دستش حیاطشو جارو کرد
بخوانید