پنج سال از بعثت حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) میگذشت، هرروز اسلام رشد و نمو میکرد، منتشر میشد و علاوه در عربستان، به خارج از کشور نفوذ مینمود. هرروز بر تعداد سلمانها، عمارها و ... اضافه میشد.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: مورچه و مامانش و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #46
فهرست قصه های این مجموعه: 1- مورچه و مامانش 2- میهمان ناخوانده 3- میمون و پلنگ 4- نامه به دوست 5- ناتاشا
بخوانیدکتاب قصه کودکانه قدیمی: کارولین در ورزش های زمستانی
زمستان است. آسمان شهرها ابری و گرفته است. باد در خیابانهای عریان میپیچد. شاخههای بیبرگ درختها را تکان میدهد. زمستان، غمانگیز است. زمستان فصل سرماست.
بخوانیدقصه کودکانه قدیمی: کفشهای سحرآمیز
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، نزدیک جنگل بزرگ و انبوهی، دهکده آباد و خرمی قرار داشت که مردم آن در نهایت خوشی و سعادت زندگی میکردند. بچههای آنجا همه تندرست و زرنگ و چاقوچله بودند.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: من آرزو دارم و 4 قصه صوتی دیگر/ با صدای: پگاه قصهگو #45
فهرست قصه های این مجموعه: 1- من آرزو دارم 2- مرد تنبورنواز 3- مریضی بچه 4- منجوق و مادرش 5- من همانم
بخوانید