داستان کودکانه پیش از خواب
کی زیباتر است؟
زیبایی فقط به ظاهر نیست!
ـ مترجم: مریم خرم
«دالن» و «شیاولن» دو خواهر دوقلو بودند. صورتشان دقیقاً مثل هم بود و لباسهایی که میپوشیدند نیز مثل هم بود.
یک روز، دالن دست شیاولن را گرفت و پیش گربهی ملوسشان برد و به گربه گفت: «گربه کوچولو، بگو ببینم گل سر من زیباتر است یا گل سر شیاولن؟»
گربه نگاهی به دالن انداخت. سپس شیاولن را نگاه کرد و گفت: «گل سر شیاولن و دالن هر دو زیباست و رنگ هر دو مثل است.»
دالن کمی عصبانی شد؛ اما به روی خودش نیاورد و صدایش را بلندتر کرد و از گربه دوباره پرسید: «گربه، بگو ببینم دامن آبی من زیباتر است یا دامن آبی شیاولن؟»
گربه کوچولو نگاهی به دامن شیاولن و سپس نگاهی به دامن دالن انداخت و گفت: «دامن هر دوتایتان زیباست و رنگ هر دو مثل هم است.»
دالن بیشتر عصبانی شد و بلندتر از پیش گفت: «زود باش بگو ببینم کفش قرمز من زیباتر است یا کفش قرمز شیاولن؟»
گربه باز نگاهی به کفشهای هر دو انداخت و گفت: «کفشهای هر دو نفر شما تمیز و زیباست و رنگ هر دو نیز مثل هم است.»
دالن این بار با عصبانیت داد زد: «کی گفته لباس و کفشهای هردوی ما زیباست. کفش و لباس من از شیاولن زیباتر است!»
گربه کوچولو پاسخ داد: «چون شما هر دو ازنظر ظاهر مثل هم هستید، نمیتوان گفت کدامیک زیباترید.»
دالن با عصبانیت و بیادبی گوشهای گربه را گرفت و گفت: «بگو ببینم صدای کدامیک از ما گوشنوازتر و بهتر است؟»
گربه کوچولو با ترسولرز پاسخ داد: «صدای دالن خیلی بیادبانه و نامهربان است، درحالیکه صدای شیاولن همیشه پرمهر و محبت و آرام است!»
درحالیکه شیاولن لبخندی به لب داشت، دالن با عصبانیت لگدی بهطرف گربه انداخت و گربهی بیچاره پا به فرار گذاشت. همینطور که گربه میدوید و دالن هم به دنبالش، هر دو رسیدند به یک جوی آب کثیف. گربه که نتوانست خود را نگه دارد، افتاد داخل جوی آب و تمام سروصورتش کثیف و سیاه شد. دالن از دیدن این وضع شروع کرد به خندیدن و شیاولن فوراً جلو دوید و گربه کوچولو را در بغل گرفت، اما تمام لباسهایش به خاطر بغل کردن گربه کثیف شد. خرگوش سفید تپلی که از اول حرفهای آنها را شنیده بود و داشت از آنجا میگذشت گفت: «گربه کوچولو درست گفت، شیاولن خیلی زیباست!»