داستان کودکانه پیش از خواب
سربالائی؟ سرپائینی؟
نقشهی زیرکانهی لاکپشت باهوش
ـ مترجم: مریم خرم
یک سگ و یک خرگوش در بالای یک کوه قرار یک مسابقه را باهم گذاشتند. آن کوه خیلی بلند بود و به همین خاطر برای مسابقهی دو خیلی مناسب بود. آیا از بالای کوه بهطرف پائین بدوند یا از پائین کوه بهطرف بالا بدوند؟ این موردی بود که هنوز تصمیم نگرفته بودند.
خرگوش گفت: «چه سربالایی چه سرپایینی، فرقی نمیکند، هرکدام را خواستی انتخاب کن!»
اما آقا سگه فوری تصمیم نگرفت. او فکر میکرد اگر بهطرف سربالائی بدود بیشتر خسته میشود تا بهطرف سرپایینی. چون شنیده بود قبلاً خرگوش و لاکپشت باهم مسابقه دادهاند و لاکپشت مسابقه را برده است تصمیم گرفت برود و از لاکپشت بپرسد.
لاکپشت پس از شنیدن سؤال آقا سگه گفت: «در آن موقع من مسابقه را به این دلیل بردم که خرگوش خیلی به خودش مغرور بود و چون میدانست من خیلی آرام حرکت میکنم با خیال راحت زیر درختی خوابید. موقعی که از خواب بیدار شد دیگر من به خط پایان رسیده بودم.»
سگ فکری کرد و گفت: «اما این دفعه خرگوش حتماً استراحتی نخواهد کرد و سریع خواهد دوید. به نظر تو سربالائی بهتر است یا سرپایینی؟»
لاکپشت خوب فکر کرد و پاسخ داد: «سرپایینی مسابقه بدهید.»
سگ پرسید: «علتش چیست؟»
اما لاکپشت خندید و گفت: «اول مسابقه بده، بعد خودت علتش را میفهمی!»
همین کار را کردند و خرگوش بدون اینکه فکر کند، قبول کرد. مسابقه شروع شد، اما پس از طی مسافتی، چون دو دست جلوئی خرگوش کوتاهتر از دو پای عقبی او است خیلی راحت لیز میخورد و نمیتوانست به سرعت سگ بدود؛ زیرا چهار دست و پای سگ یک اندازه و بلند بودند؛ اما اگر سربالایی دویده بودند خرگوش خیلی راحتتر میدوید و مسابقه را میبرد.
بالاخره سگ به خط پایان رسید و خرگوش بیچاره درحالیکه در طول راه چند بار زمین خورده بود مدتی پس از سگ به خط پایان رسید و بیحال و بیرمق روی زمین افتاد.