قصه کودکانه جوانه‌های کوچولو – موشیما

قصه کودکانه عکس دار جوانه‌های کوچولو / من کی بزرگ می‌شم؟

قصه کودکانه عکس دار

جوانه‌های کوچولو

جیمز پرسید:

پس من کی بزرگ می‌شم؟

little-shoots-story-2

بابا می‌گه:

من نمی‌دونم!

مامان می‌گه:

خیلی زود!

مامان‌بزرگ می‌گه:

هر وقت که آماده بودی!

little-shoots-story-3

مامان‌بزرگ جیمز رو برد به مزرعه و گفت:

بیا چند تا بذر گیاه بکاریم!

little-shoots-story-4

توی یک قسمت زمین ذرت می‌کاریم! توی یک قسمت دیگه، طالبی!

جیمز پرسید:
پس اونا دونه‌های چی هستن؟

مادربزرگ گفت:

دونه‌های گیاه بامبو!

little-shoots-story-5

اونا دانه‌ها رو کاشتن و برگشتن به خونه!

little-shoots-story-6

بعد از مدتی، جیمز با مامان‌بزرگ به مزرعه برگشت! اون به مامان‌بزرگ گفت:

طالبی‌ها و ذرت‌ها بزرگ شدن!

مامان‌بزرگ گفت:

بله!

جیمز پرسید:

پس بامبوها کی بزرگ میسن!

مادربزرگ جواب داد:

اونا هر وقت که آماده باشن، بزرگ می‌شن!

little-shoots-story-7

جیمز گفت:

مثل من و برادرام! اونا همیشه تند تند بزرگ می‌شن اما من نه!

little-shoots-story-8

مادربزرگ گفت:

هرکسی به وقت خودش بزرگ می‌شه!

little-shoots-story-9

یه مدت گذشت! جیمز کمی قد کشید و هم قد برادراش شد!

little-shoots-story-10

و دوباره با مامان‌بزرگ به مزرعه برگشت!

واااای! بامبوها بزرگ شده بودن!

مامان‌بزرگ گفت:

بامبوها خیلی خوب رشد کردن!

little-shoots-story-11

و بعد به عکس جیمز و برادراش نگاه کرد و گفت:

little-shoots-story-12

درست مثل خودت پسرم!

little-shoots-story-13

Courtesy of mooshima.com



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *