شعر کودکانه: شب یلدا / با صدای: علیرضا قاسمی 1

شعر کودکانه: شب یلدا / با صدای: علیرضا قاسمی

شعر-کودکانه-شب-یلدا500

شعر کودکانه

شب یلدا

شاعر و گوینده: علیرضا قاسمی
تصویرگر: سمیه کشاورز

جداکننده متن Q38

به نام خدا

 

کنارِ خانواده ، شب نشینی ، شاد و خندون
یه قوری چایِ دبش و پولکی ، قندِ تو قندون
چقدر خوبه کنار هم بشینیم شاد و سرخوش
خدایا بابَتِ این دل خوشی ها از تو ممنون

مادر جون میگه با دستای لرزون
که نشکن پسته رو عشقم با دندون
مواظب باش عزیزم ، جون و عمرم
امان از دستِ این پُر خوری هاتون

پسر خاله میاره واسمون یک سینی معجون
آقا جون هم میخونه واسمون لیلی و مجنون
به زیرِ لب دعا کرد مادرم من هم شنیدم
که گفتا بارالها شادی هامون باشه افزون

آقا جون میگه های بچهٔ شیطون
میخوای بازی کُنی بِپَر تو بیرون
نکُن اینجا تو بازی جون و عمرم
یه وقت میشکونی گل ها رو تو گلدون

میگم باشه میرم الان تو اِیوون
نخور غُصه نشو دلگیر و محزون
زبونم لال یه وقت قلبت میگیره
منم میشم ز غُصه دَرب و داغون

خدایا ، بارالها ، صاحبِ این چرخِ گردون
کسی گُشنه نَمونه این شبای برف و بارون
الهی باشه یلدای همه شاد و دلا خوش
بمونه تا ابد لطف خدا بر دلها تابون …

***



***

  •  

***

2 دیدگاه

  1. چقدر زیبا و آرامش بخش … ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *