قصه صوتی کودکانه
زنبور کوچولو
با صدای: مریم نشیبا
خلاصه داستان:
توی دید و بازدید عید زنبور کوچولو با پدر و مادرش به عید دیدنی رفتند. زنبور کوچولو خیلی شیرینی خورد و دل درد گرفت.
مادر زنبور کوچولو که دید اون نمی تواند راه برود به او گفت تا خانه باید پیاده راه بروی تا غذایت هضم بشود و دل دردت بهتر شود. توی راه سنجاقک را دید که بالش گلی شده بود و نمی توانست پرواز کند.