قصه-های-شیرین-فیه-ما-فیه-مولوی-حلوای-آسمانی

قصه های شیرین فیه ما فیه: حلوای آسمانی

قصه های شیرین فیه ما فیه مولوی

 

حلوای آسمانی

 

نویسنده: مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

بازنویس: محمدکاظم مزینانی

جداکننده متن مذهبی

به نام خدا

هرکسی که خود را به حق بسپارد از آفت‌ها به دور می‌ماند و نزد او نیاز هیچ‌کس نادیده گرفته نخواهد شد.

درویشی به فرزند خود آموخته بود که هرچه می‌خواهد، از خدا بخواهد. همچنین او هرگاه که گریه می‌کرد و از خدا چیزی می‌خواست، آن را برایش فراهم می‌کردند. روزی کودک در خانه تنها ماند. دلش حلوا می‌خواست ناگهان کاسه‌ای پر از حلوا در برابر خود دید، آن را خورد و سیر شد.

پدر و مادر کودک به خانه آمدند و از او پرسیدند: «چیزی نمی‌خواهی؟» کودک پاسخ داد: «نه، حلوا می‌خواستم که خوردم.»

پدر، سرش را به‌سوی آسمان گرفت و گفت: «خدا را سپاس می‌گویم که به این جایگاه رسیدی و رشته‌ی پیوندت با خدا استوار شد.»



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *