افسانه-هاي-ازوپ-هرکسي-را-به

قصه‌های ازوپ: هرکسی را بهر کاری ساختند | هر کار نیاز به مهارت دارد

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

هرکسی را بهر کاری ساختند

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

الاغی در مرغزاری می‌چرید که متوجه شد گرگی به‌سوی او می‌دود. الاغ که راه فراری پیش روی خود نمی‌دید، وانمود به لنگیدن کرد. وقتی گرگ به الاغ نزدیک شد، علت لنگیدن او را پرسید. الاغ به او گفت که موقع پریدن از پرچین، تیغی به پایش فرورفته است. سپس به گرگ پیشنهاد کرد برای جلوگیری از فرورفتن تیغ به دهانش بهتر است پیش از خوردن او، تیغ را از پایش بیرون بیاورد. گرگ به دامی که الاغ برایش نهاده بود افتاد و برای بیرون آوردن تیغ، پای او را بلند کرد. هنگامی‌که گرگ به‌دقت مشغول معاینۀ پای الاغ بود، الاغ چنان لگد محکمی به دهان او زد که دندان‌هایش بیرون ریخت. گرگ در همان حال زار با خود گفت: «حقم است! پدر شغل قصابی به من آموخته بود. من نمی باید در امر طبابت دخالت می‌کردم.»

هرکس در کاری که به او مربوط نیست دخالت کند، باید انتظار دردسر را هم داشته باشد.

(این نوشته در تاریخ 20 فوریه 2022 بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *