افسانه-هاي-ازوپ-تغيير-شکل

قصه‌های ازوپ: تغییر شکل | تغییر را از درونت شروع کن، نه از ظاهرت!

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

تغییر شکل

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

گربه‌ای عاشقِ جوانی زیبارو شد و به آفرودیت التماس کرد تا او را به زنی زیبا تغییر شکل بدهد. آفرودیت دلش به حال زار او سوخت و او را به آرزویش رساند. وقتی مرد جوان دخترک را دید، عاشق او شد، با او ازدواج کرد و او را به خانۀ خود برد. آفرودیت که نمی‌دانست ذات دخترک تغییر کرده است یا نه، هنگامی‌که آن دو تنها بودند، موشی را جلو پای دخترک رها کرد. دخترک ناگهان از تخت بیرون پرید و برای گرفتن و خوردن موش به این‌سو و آن‌سو دوید. آفرودیت از این رفتار او رنجید و او را به همان شکل اولش برگرداند

انسان‌های نادرست همین‌گونه اند. آن‌ها حتی اگر ظاهرشان را هم دگرگون کنند خصلت‌هایشان همان است که هست.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *