آشنایی کوتاه با
مفهوم قصه و داستان
و نقش آن در ادبیات کودک و نوجوان
تعریف قصه و داستان
داستان، یک سلسله وقایع حقیقی یا غیرحقیقی است که بهطور زنده و آمیخته با جزئیات بیان شده باشد، بهنحویکه مخیّلۀ خواننده یا مستمع آن را آناً تجسم کند. قصه، محصول ذهنیت جمع است و خالق مشخص ندارد و با نقل پیدرپی، روی آن اثر گذاشتهاند. قصه و دادستان هر دو روایی هستند و به نقل رویداد میپردازند. زبان قصهها شفاهی بوده و زبان داستان، ادبی.
تفاوت قصه و داستان:
- داستان محصول ذهنیت فرد و قصه محصول ذهنیت جمع است.
- وجود روابط علّی در داستان
- ساختمان ادبی
- زبان
- زمان و مکان
با رواج فرهنگ مکتوب، قصههای قومیِ قدیمیِ شفاهی، مکتوب شد و اساس الگوهای آنها و استفاده از عواملی که در آنها نقش داشتند، قصههای تازهای خلق شد. این دوره را میتوان را یک دورۀ انتقالی بهحساب آورد. چون قصههای جدید هنوز پیوند خود را با سبک قصهگوییهای قدیم قطع نکرده و به آنها قصههای جن و پری جدید میگویند. مانند پری دریایی هانس کریستین آندرسن.
ویژگیهای قصۀ جدید:
- در قالب زمان بهدرستی جایگزین شدهاند
- فکر و فلسفه و راه و روشی مترقی نسبت به زمان خود را القا میکند.
- قابلیت تعمیم دارد.
- اعتماد خواننده را به دست آورد.
- پرداختی اصیل و هنرمندانه دارد.
فانتزی به معنای نوآوری خیالپردازانۀ وهم و خیال است. قالب فانتزی مهمترین قالب ادبیات کودکان است و بیش از ۸۰ درصد آثار مخصوص کودکان را به خود اختصاص میدهد مانند: «آلیس در سرزمین عجایب» نوشتۀ لوئیس کارول.
فانتزیها ازنظر درونمایه، موضوع، طرح و شخصیتپردازی، طبقهبندیهای گوناگون دارند. داستانهایی مانند پینوکیو، جادوگر شهر اُز، شازده کوچولو و داستانهای علمی تخیلی (داستانهایی که بر اساس نوآوریهای علمی و فنی یا شبهعلمی و فنی فرضیه خود را بنا مینهند و هدف منحصربهفرد آنها فرضیهای است درباره آیندهسازان و کائنات و موضوع آنها ترسیم جهانی است که سریعاً در حال دگرگونی است. مثل: «جنگ دنیاها» اثر اچ جی ولز و «بخشنده» اثر لوئیس لوری)
درنهایت اینکه داستانهای تخیلی علمی سبب دامن زدن به تخیل کودکان و نوجوانان شده و چشمانداز جدیدی پیش روی آنها گشوده و این باور را به آنها میدهد که تا چه حد رفتارهای آنها بر ارکان حیات، از محیطزیست گرفته تا عرصههای سیاست و آینده اجتماعی بشر تأثیر میگذارد.
ضوابط ارزیابی داستانهای شگفتانگیز و نو
- درونمایه قوی و قدرتمند
- پیروی از منطق درونی داستانی
- باورپذیری شخصیتها
- عنصر زبان و بیان
اگرچه آنچه در دوران کودکی مطالعه میشود ساختاری شگفتانگیز و فانتزی دارد اما در پایان دوره دبستان، توجه کودکان به عرصۀ ادبیات واقعگرا جلب شده و خواهان داستانهایی هستند که ماجراهای آنها در حیات خلوت خانههای خودشان بگذرد و مثل انگشتان دست واقعی باشد.
به آثار ادبی و هنری متعهد به واقعیت، آثار «واقعگرا» میگویند. مکتب واقعگرایی یا رئالیسم، در نیمههای قرن ۱۹ توسط بالزاک در فرانسه به جهان عرضه شد. واقعگرایان خبرهای آشنا و معمولی زندگی را در واقعیت به نمایش گذاشته و هدفشان جستجو و بیان کیفیتهای واقعی هر چیز و رابطههای درونی میان پدیدهای با پدیدههای دیگر است.
جوهر رئالیسم عبارت است از تحلیل اجتماعی، تجسم زندگی انسان در جامعه، مطالعه و تجسم روابط اجتماعی، روابط میان فرد و جامعه و ساختمان خود و جامعه.
رمان، مهمترین قالب ادبی زمانه، نثر روایی طولانی و پیچیدهای است که آمیزهای از تجربیات انسانی همراه با تخیل است که گروهی از شخصیتها در آن نقش دارند. داستان کوتاه اثری است منثور که به شکل امروزی آن، اثری کوتاه است که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم، شخصیتهای اصلی را در یک واقعه نشان میدهد که تأثیر واحدی القا میکنند.
جایگاه داستان واقعی در زندگی کودکان و نوجوانان
کودکان و نوجوانان در کنار خواندن قصههای کهن و فانتزیهای نو به عرصه داستانهای واقعی علاقهمند میشوند. زیرا میخواهند به واقعیت وجود خود و همسالانشان پی ببرند و به راهکارهای مشخصی دربارۀ مسائل و مشکلات زندگی خود دست پیدا کنند. از جنبههای مثبت داستانهای واقعی این است که کودکان و نوجوانان، خودشان و ظرفیتهایی که دارند را میشناسند و دید وسیعتری به زندگی پیدا میکنند و تجربههایی را که نداشتهاند به آنها میدهد.
انواع داستانهای واقعی:
۱- داستانهای واقعی حیوانات: نکته مهم در این داستانها این است که حیوانات با تمام ظرفیتهای خود در داستان ظاهر میشوند. مثل سپید دندان، آوای وحش، لبۀ پرتگاه.
۲- داستانهای واقعی تاریخی: داستانهای مربوط به گذشته به کودکان کمک میکند تا ببینند زمان در حال تغییر است، ملتها به اوج میرسند و سقوط میکنند. اما آنچه باقی میماند نیازهای جهانی است مثل آزادی، عشق، احترام و ……..
۳- داستانهای مرتبط با مسائل و مشکلات کودکان و نوجوانان: مهمترین گونه داستانهای واقعگرا هستند مانند «کوه مرا صدا میزند»، «احمد و نینی کوچولو»، «قصههای من و مامان»، «خوابهایم پر از کبوتر و بادبادک است.»
۴-داستانهای عاشقانه
۵- داستانهای ماجرایی: این داستانها به دلیل تحرک و ماجراجویی، با روحیۀ ماجراجوی نوجوانان بسیار همخوانی دارد مانند «سختون» نوشته ناصر ایرانی.
عناصر متشکله داستان خوب
الف) درونمایه (تم) تفکری است که داستان را یکپارچه نگه میدارد، اندیشه و معنایی محوری به یک نوشته ادبی میدهد. در داستانهای خوب، درونمایه بهصراحت توسط نویسنده ابراز شده و در متن داستان بروز میکند و یک دید کلی به خواننده میدهد.
ب) پیرنگ (طرح): پیرنگ حوادث و رویدادها، کنشها و واکنش شخصیتها را آنچنان نظم میبخشد که خواننده آنها را بپذیرد.
ج) شخصیتپردازی و شخصیت: شخصیت در اثر روایی یا نمایشی، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او در عمل او و آنچه میگوید و میکند وجود داشته باشد.
د) زمان و مکان
ه ) زاویۀ دید: رابطۀ نویسنده را با داستان نشان میدهد..
و) سبک: راه و روشی است که نویسنده برای عینیت بخشیدن به فکر و اندیشه و تخیل خود برمیگزیند.
درنهایت اینکه برای داستانهای واقعی کودکان و نوجوانان و در قالب کتاب مصور، تصاویر واقعگرا ولی هنرمندانه و گیرا ضروری است.