قصه-شب-برای-کودکان-مؤذن-پیامبر

داستان زیبای: مؤذن پیامبر || شکسته شدن بت‌ها

داستان زیبای

مؤذن پیامبر

قصه شب مادربزرگ برای کودکان
ایپابفا: سایت کودکانه‌ی قصه کودک، داستان کودک و کتاب کودک و نوجوان
قصه قبل از خواب برای کودکان

به نام خدا

چند سال از حضور حضرت محمد (ص) در مدینه می‌گذشت. یک‌شب ایشان در خواب دیدند که به همراه مسلمانان وارد مکه شدند و خانه‌ی کعبه را زیارت کردند.

سال‌ها بود که بت‌پرستان مکه بت‌های ریزودرشت خود را در خانه‌ی خدا گذاشته بودند و به پیروی از پدران گمراه خود، احترام خاصی به بت‌ها می‌گذاشتند و آن‌ها را می‌پرستیدند پیامبر اسلام همیشه از این کار نادرست آن‌ها ناراضی بودند و دوست داشتند که روزی خانه‌ی کعبه را از خدایان خیالی مشرکان پاک کند.

رؤیای آن شب، پیامبر را امیدوار کرد که به‌زودی به آرزویشان می‌رسند.

بالاخره به فرمان خدا پیامبر اکرم به همراه سپاه بزرگ مسلمانان به‌طرف شهر مکه حرکت کردند. هشت سال بود که آن‌ها منتظر چنین سفری بودند و به امید زیارت کعبه روزشماری می‌کردند. پس از چند روز به نزدیکی مکه رسیدند.

رسول خدا دوست نداشتند که در اطراف خانه‌ی خدا جنگی برپا گردد و خون کسی ریخته شود. ایشان برای مردم مکه پیام فرستادند که اگر تسلیم شوید در امان هستید. طولی نکشید که سپاه پیروز اسلام وارد مکه شدند و به‌طرف خانه‌ی خدا رفتند. پیامبر، همه‌ی بت‌پرستان را که به ایشان پناه آورده بودند بخشیدند. آنگاه حضرت علی (ع) وارد خانه‌ی کعبه شد و شروع به شکستن بت‌ها کرد.

بلال حبشی هم که یکی از بهترین یاران پیامبر بود به گفتن اذان ظهر مشغول شد. صدای دل‌نشین اذان در تمام شهر به گوش می‌رسید و دیگر در خانه‌ی خدا هیچ یتی باقی نمانده بود.

(این نوشته در تاریخ 20 سپتامبر 2021 بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *