قصه-شب-برای-کودکان-گبوی-گل-سرخ

داستان زیبای: بوی گل سرخ || تولد حضرت عیسی علیه السلام

داستان زیبای

بوی گل سرخ

قصه شب مادربزرگ برای کودکان
ایپابفا: سایت کودکانه‌ی قصه کودک، داستان کودک و کتاب کودک و نوجوان
قصه قبل از خواب برای کودکان

به نام خدا

به قدرت خدای مهربان، حضرت مریم (س) باردار شد.

روزی در اطراف شهر «ناصره» به زیر یک درخت خشکیده‌ی خرما رفت. ناگهان درد زایمان به همه‌ی بدنش چنگ انداخت. عرق سردی روی پیشانی‌اش نشست. احساس کرد صدای بال فرشته‌ها را می‌شنود. پس صدای گریه‌ی نوزادی به گوشش رسید. به قدرت خدا نوزاد لب به سخن گشود:

«مادرم غمگین نباش! خدا در زیر پاهایت جویباری قرار داده است. درخت خشکیده‌ی خرما را تکان بده تا به تو خرمای تازه بدهد.»

مریم، نوزاد را به سینه‌اش چسباند. نوزاد بوی گل سرخ می‌داد. فرشته‌ها در بالای سرشان می‌چرخیدند و گلاب می‌پاشیدند. مریم بلند شد و شاخه‌ای از درخت خرما را تکان داد. دانه‌های درشت و سیاه خرما بر درخت رویید. جوی آب گوارایی هم در صحرا جاری شد. از خرمای تازه و شیرین خورد و از آب گوارا نوشید. نوزادش را به سینه چسباند و به‌طرف شهر به راه افتاد.

آن کودک، پیامبر خدا «حضرت عیسی» علیه‌السلام بود.

(این نوشته در تاریخ 20 سپتامبر 2021 بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *