چند وقتی بود در بخش مراقبت‌های ویژه یک بیمارستان، بیماران یک تختِ به‌خصوص در حدود ساعت ده صبح روزهای یکشنبه جان می‌سپردند

مرگ در ساعت ۱۰ صبح / یک داستان انگیزشی

مرگ در ساعت ۱۰ صبح 

یک داستان انگیزشی

 

برای دیگران مفید باش. اگر نمی‌توانی، حداقل به آن‌ها لطمه نزن.
« دالایی لاما»

 

چند وقتی بود در بخش مراقبت‌های ویژه یک بیمارستان، بیماران یک تختِ به‌خصوص در حدود ساعت ده صبح روزهای یکشنبه جان می‌سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت و ضعف آنان نداشت.

این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود، به‌طوری‌که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می‌دانستند. کسی قادر به حل این مسئله نبود؛ که چرا بیماران آن تخت درست در ساعت ده صبح روزهای یکشنبه می‌میرند!

به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از بحث و تبادل‌نظر تصمیم بر این شد که در اولین یکشنبه، چند دقیقه قبل از ساعت ده در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب‌وغریب حاضر شوند.

در محل و ساعت موعود، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند. بعضی دوربین فیلم‌برداری با خود آورده و…

دو دقیقه به ساعت ده مانده بود که «جانسون» نظافتچی پاره‌وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات را از پریز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد …!

نکته اخلاقی:
متوجه باشیم کارهای به‌ظاهر ساده و پیش‌پاافتاده ما تا چه حد می‌تواند بر زندگی دیگران اثرات جدی و گاهی حیاتی داشته باشد.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *