بایگانی/آرشیو سالانه: ۱۴۰۰

داستان کودکانه: سفرهای گالیور || یک غول در سرزمین آدم کوچولوها

کتاب داستان کودکانه سفرهای گالیور

سال‌ها پیش پزشک جوانی بود به نام گالیور. او پزشک مخصوص یک کشتی بود. روزی از روزها، وقتی گالیور سوار کشتی، به وسط دریا رفته بود، دریا توفانی شد. هرلحظه که می‌گذشت، توفان و رعدوبرق شدیدتر می‌شد، ناگهان موج بلندی آمد و کشتی را به زیر آب برد.

بخوانید

داستان کودکانه: باب و دایناسور || از آثار باستانی نگه‌داری کنیم!

کتاب داستان کودکانه باب و دایناسور

آن روز صبح، کارگاه باب، خیلی شلوغ بود. باب و چند تا از ماشین‌ها، باید به مزرعه آقای پیکل می‌رفتند تا لوله‌های فاضلاب آنجا را عوض کنند. وَندی هم باید به موزه می‌رفت تا آنجا را قفسه‌بندی کند.

بخوانید