ابرهه دستور داد در صنعای یمن معبد بزرگی از سنگهای رنگین ساختند و طاقها و رواقهای بلند پرداختند و فرشهای گرانبها انداختند و مشک و عود و عطر و عنبر پاشیدند و پردههای زرباف کشیدند...
بخوانیدبایگانی/آرشیو سالانه: ۱۴۰۰
قصههای قرآن: داستان لقمان حکیم
لقمان مردی باریکاندام و سیاهپوست و زشترو بود. از خانواده و خویشان او هیچکس مشهور نیست. خاندان او مردمی تهیدست و اهل کار و زحمت بودند و بهدرستی معلوم نیست که در چه زمانی زندگی میکردند.
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت عیسی || مردی از نسل آدم (ع)
روزگار بنیاسرائیل -که بر دین موسی بودند و دوره عظمت داود و سلیمان بر آنها گذشته بود- دوباره نا به سامان شد. یکی از بندگان خوب و باایمان خدا که نامش عمران بود و خادم بیتالمقدس بود دراینباره خیلی فکر میکرد و آرزو میکرد که خدا فرزندی به او بدهد
بخوانیدقصههای قرآن: داستان اصحاب کهف || طولانیترین خواب جهان
اصحاب کهف چند تن از مردم خوب و نیکوکار بودند که در زمان دقیانوس زندگی میکردند. دقیانوس پادشاهی نیرومند بود که مانند فرعون و نمرود و شداد به خدای یگانه عقیده نداشت و با بتپرستان همفکری میکرد و کمکم جاہ و جلال و دستگاه بزرگی پیدا کرد و مغرور شد و ادعا کرد که: «خدای روی زمین منم.»
بخوانیدقصههای قرآن: داستان حضرت یونس || یونس در کام نهنگ
یونس فرزند «متّا» یکی از پیغمبران بود که به هدایت مردم «نینوا» فرستاده شد. یونس مدتها مردم را پند داد و به پرستش خدای یگانه و به احکام دین دعوت کرد اما مردم سخنان او را قبول نکردند.
بخوانید