بایگانی/آرشیو سالانه: ۱۴۰۰

قصه‌های لافونتِن: داستان روباه، میمون و دَدان دیگر || شرط مسئولیت

قصه-های-لافونتن-داستان-روباه،-میمون-و-دَدان-دیگر

داستان آموزنده: شیری که پادشاه جنگل بود بیمار شد و پس از چندی درگذشت. ددان و حیوانات وحشی جنگل از مردن او غصه خوردند و چون بدون شاه نمی‌توانستند جنگل را اداره کنند به فکر افتادند که برای خود شاهی برگزینند؛

بخوانید

قصه‌های لافونتِن: داستان شکارچی و کبوتر || پاداش کمک به دیگران

قصه-های-لافونتن-داستان-شکارچی-و-کبوتر

داستان آموزنده: کبوتری کنار جوی آبی نشست و به آب نوشیدن پرداخت. ناگهان دید مورچه‌ای در آب افتاده و هر چه می‌کوشد نمی‌تواند خود را از غرق شدن نجات بدهد. کبوتر به‌شتاب برگ درختی را کنار مورچه به آب انداخت

بخوانید