کتاب شعر کودکانه
خاله پری
شعر کودکانه دربارهی خاله
تصویرگر: فریبا صدقی پور
به نام خدای مهربان
خالهی من خیلی خوبه
بهش میگم خاله پری
گلهای زرد و صورتی
داره به روی روسری
خواهرِ مادر منه
دوسِش دارم خیلی زیاد
دنیا واسم بهشت میشه
وقتی به خونه مون میآد
تو چهرهی خاله پری
یه دنیا مهربونیه
خالهی نازنین من
یک زن آسمونیه
خالهی من یه کیف داره
که صبح تا شب دنبالشه
آرزوی من اینه که
یه بار درِ کیف وا بشه
دلم میخواد خوب ببینم
کیفِ بزرگِ خاله رو
شاید که توش پیدا کنم
کاغذای مچاله رو
باز به خودم میگم ولی
شاید کیف خاله پری
یه کیف جادویی باشه
که توش باشه خروس زری
باید تو این کیف بزرگ
یه خونه ی زیبا باشه
میتونه تو کیف خاله
کوه باشه، دریا باشه
فکر میکنم تو کیف اون
یه عالمه ستاره هست
یه عالمه فرشته که
شکوفه دارن توی دست
نمیدونم چرا خاله
کیفشو وا نمیکنه
از اینهمه فکر عجیب
منو رها نمیکنه
من میدونم خاله پری
فکرای من را فهمیده
من میدونم که کیفشو
یه روز به من نشون میده
یه روز دیدم خاله پری
از توی کیف جادویی
برای من آورد بیرون
بیسکوییتِ کاکائویی
میگفت که این یه جایزه است
درسته که خیلی کمه
ولی نشون میده خاله
دوسِت داره یه عالمه
خالهی نازنینمو
قدر یه دنیا دوست دارم
به روی لُپهای خاله
یه بوس آبدار میذارم.