چه کسی نخستین نان را با خمیرمایه پخت؟
گردونهی دانش برای کودکان و نوجوانان
تأثیر خمیرمایه بر خمیر آبدار و گرم را ورآمدن مینامند. سلولهای خمیرمایه، نشاسته موجود در خمیر را به قند تبدیل میکنند، و سپس در خود جذب میکنند. سلولهای مزبور در جریان این عمل، مقداری اکسید کربن بهعنوان محصول بیمصرف تولید میکنند. گاز در درون خمیر میماند و حبابهای بزرگتر و بزرگتری تشکیل میدهند و خمیر را به حالت پفکرده درمیآورد.
قارچهای خمیرمایه یا مخمر طبیعی تقریباً همیشه در هوا وجود دارد و تقریباً در هرلحظهای ممکن است روی خمیر بنشیند. نخستین ملتی که به ارزش خمیرمایه پی برد مصریها بودند. آنها میکوشیدند نان را از خمیر ورآمده بپزند و نان سبکتر و خوشمزهتر را دوست داشتند. ولی نانی که خمیرش به کمک خمیرمایه وحشی یا طبیعی ورآمده باشد، ممکن است هر بار یکجور از تنور درآید. علت آن است که هر بار، نوع خاصی از خمیرمایه وحشی روی خمیر بنشیند.
مصریها برای دخالت در این پدیده، راهی پیدا کردند. هر بار که نان میپختند، مقداری از خمیر ورآمده را کنار میگذاشتند تا به خمیر نوبت بعد بیفزایند. بهاینترتیب، آنها مطمئن میشدند که این بار نیز نانشان مثل نان دفعه پیش خواهد بود.
در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد، بازرگانان فینیقی، هنر نانوایی با خمیر ورآمده را به یونانیان انتقال دادند و آنان پس از آموختن این هنر به استادان نانوایی در روزگار باستان مبدل شدند. یونانیها بیش از هفتاد جور دستورالعمل یا نسخه برای نان پختن داشتند.
رومیها، نانوایی را به حرفهای گسترده تبدیل کردند و قوانین بسیاری برای نظارت بر کیفیت نان به تصویب رساندند. نانوایان چنان به مزه نان دستپخت خود میبالیدند که هر نانوایی نام خودش را روی نانهای پخت خودش مهر میکرد؛ درست مانند مؤسسات بزرگ نان پزی در روزگار ما که نام موسسهشان را روی بستههای نایلونی چاپ میکنند.
در سدههای میانه، فقط ثروتمندان میتوانستند از عهده خرید نان سفید برآیند. نان جُوینِ سیاه و غالباً ترش، غذای روزمره بیشتر مردم بود.