چند راهکار ساده
برای تأثیرگذاری بیشتر بر کودکان و نوجوانان
از طریق قصهگویی و داستانپردازی
نخستین سالهای کودکی با قصهگویی و شعرخوانی والدین برای بچهها همراه است. پس از ورود کودکان و نوجوانان به مرحله تحصیل، همچنان میتوان از قصه و داستان برای ایجاد تأثیرات مثبت بر روی آنها بهره برد. اصولاً قصهها قدرت جادویی عجیبی دارند و به همین سبب میتوان سختترین مشکلات و مسائل حیات را در قالب آنها به کودکان آموزش داد؛ و یک معلم تیزهوش و باتجربه برای جلبتوجه و تمرکز ذهن دانش آموزان گریزپا و پریشانحواس میتواند درس خود را با داستانی آغاز کند یا در وسط درس، قصهای را چاشنی آن کند و بر تأثیر آموزش بیفزاید.
چند راهکار ساده:
1.همهی بچهها و حتی بزرگترها حوصله و «خواندن» قصهها را ندارند، اما برای شنیدن قصه آمادگی بیشتری دارند.
2. قصهگویی به بچهها کمک میکند و که بعداً، راحتتر بخوانند؛ زیرا درک معنی کلمات در آنها افزایش مییابد.
3. «شنیدن قصه» باعث میشود که علاقۀ کودک به «خواندن قصه» بیشتر شود و شوق مطالعه را فراهم میکند.
4. تکرار قصه باعث میشود که بچهها به کشف موارد مجهول قصه بپردازند و با پیشبینی آیندهی قهرمان، لذت بیشتری کسب کنند.
5. مضمون قصه و داستان باید با سن مخاطب، تناسب داشته باشد. مسلماً قصه خردسالان برای نوجوانان مناسب نیست.
6. هر چه ارتباط عاطفی قصهگو با مخاطبانش بیشتر باشد، کارش مؤثرتر است.
7. آموزگاران چون ساعات زیادی را با بچهها هستند و رشته انس و الفت محکمتری با بچههای اطراف خود دارند، بهطور بالقوه بهترین قصهگویان هستند.
8. بچهها نسبت به بزرگسالان احساسیتر هستند. لذا از راه چشم که یکی از حواس اصلی است راحتتر میتوانند درک مطلب و پیام پذیری داشته باشند.