چرا باید کودکان را با داستانها آشنا کنیم
داستانها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتابهایی که میخوانند و شخصیتهایی که از طریق ادبیات با آنها آشنا میشوند، میتوانند به دوستانشان تبدیل شوند. در عصر دیجیتال، خوب است کودکان بدانند که کتابها منبع مفیدی از اطلاعات هستند و مهارتهای کتابخوانی نقش مهمی در زندگی آیندهی آنها خواهد داشت. کتاب خواندن مزایای زیادی برای کودکان دارد، ازجمله اینکه به بالا بردن سطح اعتمادبهنفسشان کمک میکند، باعث میشود با احساسات خود مواجه شوند و مهارتهای زبان و یادگیری را بهتر بشناسند.
اعتمادبهنفس
بچههایی که کتاب میخوانند از اعتمادبهنفس بیشتری برخوردارند. کتاب خواندن پیشرفت تحصیلی بچهها در مدرسه را به همراه میآورد چراکه باعث میشود دانشآموز بیشتر در فعالیتهای کلاسی شرکت کند. اما چرا کتاب خواندن اعتمادبهنفس کودکان را بالا میبرد؟ چون باعث میشود بدانیم کجای این جهانیم و چه نقشی را میتوانیم بر عهده بگیریم. داستانها میتوانند به بچهها زندگی را نشان دهند. آنها از طریق داستانها میفهمند که زندگی مردم در نقاط مختلف دنیا چگونه است.
زبان و یادگیری
اگر میخواهیم بهترین دوست کودکمان باشیم، باید او را با کتابها آشنا کنیم. داستانها بهترین راه برای وارد شدن کلمات و ایدههای جدید به دنیای کودکان هستند. کتابها نقش پررنگی در شکلگیری زبان در کودکان دارند. نقش کتاب در پرورش زبان و یادگیری به هیچ سنی محدود نمیشود. کتاب، نقش خودش را به هر طریقی ایفا میکند؛ یعنی از کتابهای تصویری که برای خردسالان مناسب هستند گرفته تا رمانهای نوجوان که پیچیدگیهای بیشتری دارد.
قصهها میتوانند به بچهها کمک کنند مفاهیمی مثل شکل، اندازه، فضا و رنگ را بهتر یاد بگیرند و چیزهایی مثل بالا و پایین، بیرون و درون، اعداد و اسم اشیاء را بیاموزند. بچهها میتوانند از طریق داستانها دربارهی وظایف و کارهای روزمره چیزهای مفیدی بیاموزند؛ کارهایی مثل نحوهی مسواک زدن دندانها، مراقبت از حیوانات، تمیز کردن و چگونگی مرتب کردن خانه و حتی آماده کردن غذا. اما اینها فواید اولیهی داستان برای کودکان است.
داستانها میتوانند مفاهیم کاربردی و پیچیدهتری را نیز به بچهها بیاموزند. کودکان و نوجوانان مفاهیمی مثل «اهمیت قائل شدن برای به اشتراک گذاشتن چیزی با دیگری»، «گذر زمان» و «دلسوزی برای دیگران» را از طریق کتابها فرامیگیرند. قصهها به کودکان میآموزند برای مواجهه با سختیهای زندگی آماده شوند. در زندگی هر یک از ما مشکلاتی وجود خواهد داشت. خواندن کتاب به بچهها میآموزد تا در مقابل آسیبهای زندگی و چیزهایی مثل مشکلات خانوادگی، طلاق، یا مواجهه با فقر و گرسنگی مقاومتر باشند.
آیا ریشهی اکثر مشکلات ما این نیست که دنیا را محدود به خودمان میبینیم؟ قصههایی که دربارهی زندگی واقعی هستند میتوانند دید بچهها را نسبت به تجارب خودشان در زندگی گستردهتر کنند و به آنها نشان دهند دنیا بزرگ است و زندگی برخی از افراد بسیار متفاوت با زندگی خودشان چگونه است. اما یادگیری به چه شیوهای صورت میگیرد؟ شاید درس و مدرسه در مواقعی برای بچهها خستهکننده شوند و همین نکته که یادگیری از طریق داستان بهصورت غیرمستقیم صورت میگیرد و آموزش رسمی در کار نیست، بسیار هیجانانگیز است. نه؟
آرامش
همهی ما میدانیم که خواندن داستان قبل از خواب میتواند به خواب راحت کودک کمک کند. داستانها نقش قابلتوجهی در ایجاد آرامش دارند. آنها به کودکان این امکان را میدهند که استرسها و فشارهای روزمره را فراموش کنند و مدتی در رؤیاها و خیالات خود غرق شوند. حتماً دیدهاید که بچهها حتی از شنیدن قصههای تکراری نیز لذت میبرند! تکرار یک داستان برای بچهها جذاب است و به آنها احساس امنیت میدهد. تصویرهای دوستداشتنی یا قافیهی شعرهای آشنا به آرامش هر چه بیشتر کودک کمک میکنند.
رشد قدرت تخیل
داستانها میتوانند از طریق معرفی ایدههای جدید، باعث تقویت قدرت تخیل کودکان شوند. این ایدهها دربارهی جهانهای فانتزی، سیارههای دیگر، نقاط زمانی متفاوت و شخصیتهای ساختگی، زمینهی شخصیتسازی و خلق موضوعها را در کودک میپروراند. زیبایی دنیای ادبیات این است که داستانها میتوانند بهشدت واقعگرایانه یا فوقالعاده خیالپردازانه و فانتزی باشند. بچهها میتوانند قصههایی دربارهی کسانی شبیه به خودشان بخوانند که در دنیایی مشابه بزرگ میشوند یا داستان میتواند دربارهی مریخیهایی باشد که در سیارهی مشتری پرواز میکنند!
روبهرو شدن با احساسات
ادبیات داستانی بهخوبی نشان میدهد که هر فرد، عواطف گوناگونی را تجربه میکند و این عواطف گاهی در تضاد با یکدیگر قرار میگیرند. خواندن داستانهایی که از احساسات شخصیتها میگوید، میتواند به کودکان کمک کند احساسات خود را درک کنند و بپذیرند. داستان به کودک ما کمک میکند تا درک کند کودکان دیگری نیز وجود دارند که مانند او احساسات مختلفی را تجربه میکنند و او تنها نیست. این موضوع به کودک یاری میرساند تا درک کند که احساسات، طبیعی هستند و باید ابراز شوند. مشاهدهی چگونگی پاسخ کودک به احساسات شخصیتهای داستان، به شما ایده میدهد که کودک در موقعیتهای مختلف و در مواجهه با عواطف گوناگون چه احساساتی را تجربه میکند. بهعنوانمثال، چگونگی واکنش کودک به شخصیتی که در داستان احساس غم و اندوه یا ترس دارد، به شما نشان میدهد که کودک چگونه فکر میکند.
بیایید کمی خلاق باشیم
انسان همواره عاشق داستانها بوده است. آیا این داستانها نبودند که هزاران سال پیش غارنشینان را دور آتش جمع میکردند؟ در جامعهی مدرن امروزی نیز همهی ما توسط داستانها احاطه شدهایم. در فیلمها، بازیهای کامپیوتری و حتی تبلیغات نقش پراهمیت داستانها را میبینیم. ما در اینجا قصد نداریم دربارهی سرگرمیهای تصویری مانند فیلم و کارتونهای کودکان بدگویی کنیم، اما باید بدانیم که این سرگرمیها محدودیتهایی دارند و فقط باید بخشی از زندگی کودک را تشکیل دهند.
اینجاست که باید باری دیگر بر نقش مهم «ادبیات کودک» در رشد خلاقیت تأکید کنیم. وقتی بچهها داستان میخوانند یا به خواندن کتاب گوش میدهند، در حال ساختن دنیای خیالی داستان در ذهنشان هستند. بهعبارتدیگر، اگر خلاقیت را به عضلهای در بدن تشبیه کنیم، داستانها در تقویت این عضله نقش برجستهای دارند. همهی ما میدانیم که قرن 21 بیش از هرزمانی به تفکر خلاق نیاز دارد و لازمهی تفکر خلاق، قدرت تخیل و خیالپردازی است.
با کودکمان کتاب بخوانیم
مجاب کردن بچهها و تشویق آنها به کتاب خواندن همیشه از مشکلات والدین و معلمین بوده است. بزرگترین رقیب کتابها قبل از اینترنت، تلویزیون بود. اما حالا علاوه بر تلویزیون، کتابها باید با خیل عظیمی از لوازم کامپیوتری، تبلت ها، گوشیهای هوشمند و کنسولهای بازی رقابت کنند. این روزها اینترنت برای یافتن واقعیتها، بررسی حقایق و در تماس بودن با دیگران ضروری است. اما نباید از یاد ببریم که اعتیاد به آن میتواند به عادتی مخرب ختم شود که باعث تباه شدن زمان میشود. کتاب و بهخصوص رمان، تأثیرات مثبتی در کم کردن اضطرابهای کودکان و نوجوانان دارد چراکه آنها را به دنیاهای متفاوتی میبرد که یکی از بزرگترین ارزشهای کتاب خواندن است. نسخههای چاپی و الکترونیکی کتابها همواره میتوانند ارزشهای ادبیات را به زندگیمان بیاورند.
هیچ فعالیتی مهمتر از این نیست که بچهها را برای مطالعه آماده کنیم و این امر از طریق خواندن کتاب با آنها اتفاق میافتد. باید حتماً زمانی را به کتاب خواندن با کودکمان اختصاص دهیم و این کار باید با صبوری و پشتکار انجام شود تا معجزهی ادبیات را به زندگیهایمان بیاوریم. بر کسی پنهان نیست که فعالیتهای خانگی، مکمل آموزش در مدرسه است. پدران و مادران به بچههایشان چیزهایی را میآموزند که قابل یادگرفتن در مدرسه نیست.
کتاب خواندن باید خیلی زود شروع شود
نوزاد در چندماهگی میتواند به تصاویر نگاه کند، به صدای شما گوش دهد و به آنچه بر روی صفحهی کتاب میبیند اشاره کند. فرزندتان را با اشاره به تصاویر راهنمایی کنید و اسامی اشیاء مختلف را به او بگویید. با جلبتوجه به تصاویر و ارتباط کلمات با تصاویر و اشیاء واقعی، کودک شما اهمیت زبان را میآموزد.
کودکان قبل از اینکه حتی متوجه وجود کلمات چاپ شده بر روی صفحه شوند، صدای شما را میشنوند و دوست دارند. خواندن کتاب با صدای بلند برای کودکان، تخیل آنها را تحریک میکند و درک آنها را از جهان پیرامون گسترش میدهد. خواندن کتاب با صدای بلند به کودک کمک میکند تا در درک زبان و مهارتهای شنیداری پیشرفت کند و آمادهی درک کلمات شود. وقتی ریتم و ملودی زبان به بخشی از زندگی کودک تبدیل شود، همانطور که راه رفتن و صحبت کردن برایش طبیعی میشود، به خواندن کتاب نیز علاقهمند خواهد شد.
حتی بعدازاینکه کودکان یاد میگیرند خودشان بخوانند، بازهم خواندن کتاب با صدای بلند مهم است. پس فراموش نکنید این شما هستید که باید برای کودکتان وقت بگذارید و این کار را با خواندن داستانهایی انجام دهید که کودک نسبت به خواندنشان از خود علاقه نشان میدهد. یادتان باشد که باید درک و علاقهی بچهها را در نظر بگیرید تا به آنها برای خواندن کتاب و بالا بردن مهارتهایشان انگیزه دهید.
کتاب، بخشی از زندگی است
همهی ما میدانیم که زندگی بهعنوان پدر یا مادر آسان نیست و حتی در برخی موارد گیجکننده است! اما باید سعی کنیم حداقل یکبار در روز و بهطور منظم با فرزندمان کتاب بخوانیم. اگر یک روز را از دست دادید، ناامید نشوید. فقط کافی است هر وقت برایتان ممکن شد برای فرزندتان کتاب بخوانید. از هر فرصتی استفاده کنید. ببینید یکی از پرطرفدارترین نویسندگان کتاب نوجوان یعنی «نیل گیمن» چگونه هر فرصتی را برای کتاب خواندن با فرزندش غنیمت میشمرد. از آنجایی که «گیمن» نویسندهای پرکار است، بخش زیادی از زندگیاش را در سفر میگذراند. اما او حتی وقتی در سفر بود، هر شب برای بچههایش کتاب میخواند. کوچکترین دختر «گیمن»، «مدی» که 23 ساله است، دراینباره میگوید:
ما دو جلد از یک کتاب را تهیه میکردیم و او از پشت تلفن آن را برای من میخواند.
اگر بیش از یک فرزند دارید، سعی کنید برای کتاب خواندن با هر یک از فرزندانتان بهطور مجزا وقت بگذارید. بهخصوص اگر فاصلهی سنی آنها بیش از 2 سال است. بیشتر کودکان از گوش دادن به انواع مختلف داستان لذت میبرند. وقتی داستانها پیچیده هستند، سؤالات زیادی در ذهن بچهها شکل میگیرد و به پرسیدن سؤال تشویق میشوند. خوب است برخی اوقات، بهجای پاسخ مستقیم، سؤال را به خودشان برگردانید و بپرسید: «به نظر تو چرا اینطور شد؟»
وقتی قصهها آسان یا آشنا هستند، حکم دوستان قدیمی کودکان را پیدا میکنند. اگر برای کتاب خواندن با فرزندانتان بهطور مرتب وقت کافی بگذارید، پیامی مهم در ذهن آنها نقش میبندد: کتاب خواندن ارزش دارد.
یکبار دیگر!
کودکان، از تکرار قصهها لذت میبرند. آنها در دنیای داستانهای تکراری غرق میشوند و با هر بار تکرار، مطلب تازهای میفهمند. حتی ممکن است گاهی با خواندن داستانی تکراری، با سؤالی جدید از جانب فرزندتان مواجه شوید! وقتی کودک از قصهای خوشش میآید ممکن است چند شب پشت سر هم بخواهد تا آن داستان را برایش بخوانید. این موضوعی غیرعادی نیست اما ممکن است برای پدر و مادر خستهکننده باشد.
به خاطر داشته باشید که داستان مورد علاقهی فرزندتان، اطلاعات زیادی دربارهی علایق و نیازهای عاطفی او به شما میدهد. صبور باشید. تکرار قصه و شعر باعث میشود که دایرهی لغات کودک، غنیتر شده و از حضور و توجه شما امنیت و رضایت خاطر بگیرد. صبوری شما باعث میشود فرزندتان آمادهی شنیدن داستانهای جدید شود. همهی ما میدانیم که کودکان آیندهسازان جامعه هستند، پس باید آنها را با قدرت ادبیات آشنا کنیم.
این داستان چه میگوید؟
خوب است با کودکانمان دربارهی داستانها صحبت کنیم. البته به خودتان بیشازحد در تحلیل داستانها فشار نیاورید. داستانهای خوب بهخودیخود کودکان را به شنیدن و خواندن بیشتر ترغیب میکنند. کودک شما گاهی اوقات برای فکر کردن به داستانی که بهتازگی خوانده یا شنیده به زمان نیاز دارد. تعجب نکنید اگر کودکتان یک یا چند روز بعد دربارهی داستانی که بهتازگی باهم خواندید، چیزی پرسید. پرسیدن سؤالات گوناگون، بخشی از روند رشد کودکان برای سر درآوردن از زندگی است و پدر و مادر باید بتوانند به شکلی مجابکننده به این سؤالات پاسخ دهند. این سؤالات، دروازهی ورود کودکان به جهان استدلال و تفکر است.
همهی ما زمانی کودک بوده ایم
برخی بزرگسالان یادشان میرود که خودشان نیز زمانی کودک بوده اند و آن قدر در دنیای خود غرق شدهاند که فراموش میکنند باید صبور باشند چراکه کودکان بهاندازهی آنها نمیدانند. شاید یادمان برود که گاهی اوقات باید بدیهی ترین چیزها را برای فرزندمان توضیح دهیم. شاید فرزندتان نداند که:
– کلمات و تصاویر باهم تفاوت دارند. برای اینکه این تفاوت برای فرزندتان آشکار شود به کلمات یا تصاویر اشاره کنید.
– ما از طریق کلمات به معنی آنها پی میبریم.
– جملات در زبان فارسی از راست به چپ نوشته میشوند. با انگشتتان کلمات را دنبال کنید.
– کلمات از حروف تشکیل شده اند و برای تفکیک کلمات باید بینشان فاصله وجود داشته باشد.
نمادهایی عجیبوغریب را در نظر بگیرید که از آنها چیزی نمیفهمید و یادتان باشد بچهها کتابها را این گونه می بینند. صبور باشید و به قصه، به دید معمایی نگاه کنید که باید حل شود. این کار باعث میشود کودکتان اعتمادبهنفس پیدا کند.
کتاب میخوانیم تا لذت ببریم
یادتان باشد نگاه کودکتان همواره به شماست وقتی شما را کتاب به دست میبیند، احتمال بیشتری دارد که به مطالعه علاقهمند شود. قصد ما این است که به کودک برای کتاب خواندن انگیزه بدهیم تا در آینده یک کتابخوان حرفهای شود. این اتفاق در صورتی میافتد که بچهها از کتاب خواندن لذت ببرند. همان کاری را انجام بدهید که رستورانهای فست فود برای فروش بیشتر همبرگر انجام میدهند: تبلیغ کنید! تبلیغ مطالعه از طریق خواندن قصه و شعرهای جذاب اتفاق میافتد. باید به بچهها ابزار موردنیازشان را بدهیم. دانستن، قدرت است و کتابها این قدرت را به فرزندانمان منتقل میکنند.
_____________
منبع: ایران کتاب