میگن آدمهای موفق وقتی سر کارشون هستند، تمام توجهشون متوجه کارشونه و وقت تلف نمی کنند. اما من بعضی وقتها که دارم روی سایت کار می کنم، دوست دارم با تجربۀ سایتهای دیگه هم آشنا بشم.
امروز دوتا سایت رو بررسی کردم . اول به سایت دیجیاتو (www.digiato.com) که در حوزه فناوری و دیجتال هست سری زدم. یه حساب کاربری توی سایت ایجاد کردم، دسته بندی و قالبش رو بررسی کردم و رَوِش کسب درآمدش رو دیدم.
جالبه که سایت به این بزرگی از وردپرس استفاده میکنه. قالبش هم اختصاصی بود. خودشون طراحی کرده بودند. درآمدش هم که از محل تبلیغات بود. نسخۀ موبایلش هم تست کردم. خوب بود. با نسخۀ موبایل سایت ایپابفا مقایسه کردم. عملکردش خوب بود.
دیجیاتو سایت خیلی بزرگیه و محتوای بسیار زیادی داخلشه، شاید بیشتر از 30000 تا مقاله. اما جالبه که از ظاهرش و دسته بندیش نمیشه فهمید چه قدر بزرگه.
سایت بعدی سایت شعر نو «www.shereno.com»بود که در زمینۀ شعر و ادبیات فارسی فعالیت داره. ظاهر سایت نسبت به دفعۀ قبل خیلی تغییر کرده بود. مشخص بود که قالبش رو بروزرسانی کرده بود. خدمات بیشتری به سایت اضافه کرده بود و بخش اشتراک ویژه هم ایجاد کرده بود. یه حساب کابری ایجاد کردم اما 24 ساعت طول می کشه تا تایید بشه!
یه قابلیت خیلی خوبی که این سایت داره، تاکید بر مشارکت کاربرهاشه! یعنی این سایت کاربر محوره و هرچی داره از کاربرهاییه که دارند شعرها و داستانهاشون رو اونجا قرار میدن. اما از حق نگذریم، مدیر این سایت هم پای سایتش عمر گذاشته. از سال 1384 تاحالا آنلاینه و تازه به روزهای خوبش رسیده.
این هم یه نمونه از اینکه حتی با شعر و شاعری هم میشه به درآمد رسید! البته به زحمت!
سایت شعر نو با زبان PHP نوشته شده و توسط طراح اصلیش به روز رسانی میشه. البته یه سایت مشابه با همون شکل و قالب در زمینۀ داستان کوتاه(www.dastanak.ir) هم وجود داره که ظاهراً به موفقیت «شعر نو» نرسیده، اون هم بعد از 10 سال فعالیت! وقتی کار رو شل بگیری همین میشه! البته شاید همۀ تقصیرها هم گردن مدیر سایت نباشه!
معمولاً عرف اینطوریه که هرکی سایت اینترنتی میزنه، آخر کار هدفش کسب درآمده! اگه کاربرها از سایت استقبال نکنند، کمکم مدیر سایت هم شل میکنه و دست از کار میکشه! دلیلش هم خیلی واضحه! باید از کجا بیاره خرج زندگیش وُ بده؟ اگه بخواد تمام وقت روی یه سایت صلواتی کار کنه، آخر ماه باید از کجا خرج زندگی و اقساطش رو دربیاره؟ اینه که شل میشه! از این دست سایت ها زیاد دیدم. سایتهایی که با کلی هزینه و زحمت میان بالا، بعد با کله میرن پایین!
کاربر، پادشاهه! درسته که میگن «محتوا پادشاهه!» اما اگه کاربر از یه سایت استقبال نکنه، اون سایت دوام نمیاره. حالا محتواش هرچقدر خوب هم که میخواد باشه!
شما میتونی یه سایت کم بازدید رو سالها ادامه بدی، اما شاید هیچوقت نتونی ازش پول دربیاری! برا همینه که سایتها میمیرن! وگرنه چرا باید بمیرن؟!
قبلاًها حدوداً سال 1384 یه سایت خیلی معتبر درزمینۀ داستان کوتاه به نام «دیباچه» (www.dibache.com) وجود داشته که الان نگرد، دیگه نیست! مدیر و مسئول هیات تحریریۀ این سایت محمد بهارلو بوده که نویسنده و رمان نویس هستند(1400) ظاهراً تا سال 1392 آنلاین بوده اما در سالهای آخر به همان دردی مبتلا شده که همۀ سایتهای درحال احتضار دچارش میشن: دیگه آپدیت نمیشن! بعد هم که دیگه به رحمت حق پیوست و در «اینترنت آرکایو» به خاطرهها پیوست!
چرا دیباچه به فنا رفت؟ به نظر من، بهخاطر اینکه بودجهاش تمام شد. بهخاطر اینکه دیگه ازش پولی در نیومد! آفتابه خرج لحیم شد! وگرنه چرا باید اون همه عشق و علاقه به داستان کوتاه به فراموشی سپرده بشه؟ متاسفانه عاشق شدن خرجی نداره! اما عاشق موندن حتماً خرج داره!
تا نوشتهای دیگر….
***********
یه خبر!…
پیکر ارشیا اقدسی، بدلکار محبوب و پیکر علی سلیمانی بازیگر خوب کشورمون فردا جمعه 22 مرداد 1400 به خاک سپرده میشه. ارشیا در حادثه بدلکاری در لبنان درگذشت و علی سلیمانی هم بر اثر ابتلا به کرونا. بهترین تصویری که از علی سلیمانی به یاد دارم بازی زیباش در تله تئاتر «دروازه ساعات» بود که نقش یه دیوونۀ خیلی عاقل رو بازی می کرد. دروازه ساعات هم که میدونید کجاست؟ همون دروازهای که سر امام حسین علیه السلام و یارانش رو روی نیزه ها وارد شهر دمشق کردند! روح همهشون شاد!
ارشیا اقدسی و علی سلیمانی در یک قاب