پنج نمایشنامه قرآنی
یادداشت نگارنده:
این نوشته جزو آثار متنی نگارنده (مدیر سایت ایپابفا) است و صرفاً جهت استفاده رایگان عرضه شده است.هرگونه استفاده تجاری یا کپی برداری بدون ذکر منبع و نام نگارنده ممنوع می باشد.
قوم ثمود (اصحاب حجر)
بازنویسی نمایشی آیات قرآن
نگارنده: هادی قربانی
***
به نام خدا
گروه کر:
ما صالح، برادر قوم ثمود را بهسوی ایشان فرستادیم. (1)
صالح:
من شمارا پیامبری امین هستم. (2) پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت کنید. (3) من در برابر تبلیغ خویش اجر و پاداشی از شما نمیخواهم. اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (4) آیا فکر میکنید همیشه در نهایت امنیت در میان نعمتهایی که اینجاست، (5) در میان این باغها و چشمهها (6)، در میان زراعتها و نخلهایی که میوههایش رسیده و شیرین است ماندگار میمانید؟(7) و از کوهها خانههایی میتراشید و در آن به عیش و نوش میپردازید. (8) پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید. (9)
قوم:
ای صالح! تو را جادو کردهاند. (10) تو فقط بشری همچون مایی (11) آیا ما از بشری از جنس خودمان پیروی کنیم؟ اگر چنین کنیم بیشک دچار گمراهی و جنون شدهایم (12) آیا از میان ما تنها به او وحی شده است؟ نه، بلکه او بسیار دروغگو و هوسباز است؟(13)
صالح:
ای قوم! خدا را بپرستید که شمارا جز او معبودی نیست. اوست که شمارا از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت. از او آمرزش بطلبید و بهسوی او بازگردید که پروردگارم به بندگان خویش نزدیک و اجابتکننده است. (14)
قوم:
ای صالح! تو پیشازاین مایه امید ما بودی، آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند بازمیداری؟ درحالیکه ما در مورد آنچه ما را به آن دعوت میکنی شک و تردید داریم. (15)
صالح:
ای قوم من! چرا بیش از آنکه در پی خوبی باشید، در پی بدی شتابان هستید؟ چرا از خداوند طلب آمرزش نمیکنید تا شاید مشمول رحمت او شوید؟(16) از خدا بترسید و فرمان مرا اطاعت کنید. (17) و فرمان اشراف اسرافکار را اطاعت نکنید. (18) همانهایی که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند. (19)
راوی:
اشراف متکبر قوم او به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند: (20)
اشراف:
آیا شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟(21)
مستضعفان:
ما بدان چه او مأموریت یافته، ایمان داریم. (22)
اشراف:
لیک ما بدان چه شما ایمان آوردهاید کافریم. (23)
گروه کر:
ما قوم ثمود را هدایت کردیم ولی آنان کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند. (24)
صالح:
ای قوم! به یادآورید که خداوند شمارا جانشین قوم عاد قرارداد و در زمین مستقر ساخت، در زمینی که در دشتهایش قصرها برای خود بنا میکنید و در کوهها برای خود خانهها میتراشید. پس نعمتهای خدا را به یادآورید و در زمین به فساد نکوشید. (25)
قوم:
ای صالح! ما تو را و پیروان تو را به فال بد گرفتهایم. (26)
صالح:
فال نیک و بد شما نزد خداست و همه مقدرات به مشیت او تعیین میشود. بلکه شما گروهی فریبخورده هستید!(27)
قوم:
اگر راست میگویی، آیت و نشانهای بر صدق گفتار خویش بیاور. (28)
صالح:
ای قوم! به من بگویید اگر من دلیل روشنی از پروردگار خود داشته باشم و مرا رحمتی از جانب خود داده باشد، آیا میتوانم پیام خدا را ابلاغ نکنم؟ اگر من نافرمانی او کنم، چه کسی میتواند در برابر غضب او مرا یاری کند؟ پس سخنان شما، جز اطمینان به زیانکار بودن شما چیزی بر من نمیافزاید. (29) اما حال که خودتان خواستهاید، ای قوم، این ناقه خداوند است. (30) این ناقه الهی شمارا معجزه است. (31) برای او سهمی از آب و برای شما هم سهم روزی معین است. (32) پس بگذارید تا در زمین خدا به چرا مشغول شود و او را هیچ آزار نرسانید که عذاب خدا شمارا خواهد گرفت. (33)
گروه کر:
ما ناقه را برای آزمایش آنها میفرستیم، پس در انتظار کار ایشان باش و صبر کن. (34)
راوی:
و در آن شهر، نه گروهک بودند که در زمین فساد میکردند و اصلاح نمیکردند. (35)
گروهکها:
بیایید قسم یاد کنید به خدا که شبانه بر صالح و خانوادهاش شبیخون میزنیم و آنها را به قتل میرسانیم. (36)
گروه کر:
آنان نقشه کشیدند اما نمیفهمیدند که ما نیز نقشه میکشیم. (37) بنگر که فرجام توطئه آنان چه شد. (38)
راوی:
پس آنان یکی از هممسلکان خود را فراخواندند و او به سراغ ناقه آمد و آن را پی کرد. (39) پس ناقه را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر پیچیدند و گفتند: (40)
گروهکها:
ای صالح! اگر تو از فرستادگان خدا هستی، آنچه از عذاب که ما را بدان وعده میدهی بیاور!(41)
راوی:
پس صالح از آنان روی برتافت و گفت: (42)
صالح:
ای قوم! من پیام پروردگارم را به شما رساندم و شرط خیرخواهی را بهجا آوردم؛ اما چه کنم که شما خیرخواهان را دوست ندارید. (43) سه روز بیش نمانده است. سه روز در خانههایتان بهرهمند باشید و بعدازآن عذاب الهی فرا خواهد رسید. این وعدهای است که دروغ نخواهد بود. (44)
راوی:
پس قوم از کشتن ناقه پشیمان شدند. (45) و عذاب الهی آنان را فراگرفت. (46)
گروه کر:
ما فقط یک صیحه بر آنها فرستادیم. (47) پس صاعقه عذاب خوارکننده آنان را فراگرفت. (48) و آنان خیرهخیره عذاب را نظاره میکردند. (49) سرانجام زمینلرزه آنان را فراگرفت (50) و به دنبال آن همگی چون گیاه خشک که چارپایان میخورند، (51) در خانههایشان به رو درافتادند و مردند. (52) ما آنها و قومشان را همگی نابود کردیم. (53) پس اینها خانههای آنهاست که به خاطر ظلم ویران شده است. (54) گویی که هرگز در آن دیار ساکن نبودهاند. (55) دور بادا قوم ثمود!(56)
راوی:
پس قوم ثمود، با عذاب سرکش هلاک شدند. (57) قوم ثمود که در دره، صخرههای عظیم را میبریدند و از آن خانه و کاخ میساختند. (58)
پایان
منابع آیات (قوم ثمود)
1- هود 61 21- اعراف 75 41- اعراف 77
2- شعرا 143 22- اعراف 75 42- اعراف 79
3- شعرا 144 23- اعراف 76 43- اعراف 79
4- شعرا 145 24- فصلت 17 44- هود 65
5- شعرا 146 25- اعراف 74 45- شعرا 157
6- شعرا 147 26- نمل 47 46- شعرا 158
7- شعرا 148 27- نمل 47 47- قمر 31
8- شعرا 149 28- شعرا 154 48- فصلت 17
9- شعرا 150 29- هود 63 49- ذاریات 44
10- شعرا 153 30- هود 64 50- اعراف 78
11- شعرا 154 31- اعراف 73 51- قمر 31
12- قمر 24 32- شعرا 155 52- اعراف 78
13- قمر 25 33- هود 64 53- نمل 51
14- هود 61 34- قمر 27 54- نمل 52
15- هود 62 35- نمل 48 55- هود 68
16- نمل 46 36- نمل 49 56- هود 68
17- شعرا 150 37- نمل 50 57- حاقه 5
18- شعرا 151 38- نمل 51 58- فجر 9
19- شعرا 152 39- قمر 29
20- اعراف 75 40- اعراف 77