من و ماجراهای وروجک
از دیروز مشغول بازتولید مجموعه داستانهای «وروجک» بودم. کل عملیات بازتولید این مجموعه، چالشبرانگیز بود. متن داستان دو ستونی بود و استخراج متن (او سی آر) آن نیازمند مهارتهای خاصی بود. دشوارتر از آن، بازتولید تصاویر در محیط فتوشاپ بود که آدم را خسته میکرد. تعداد تصاویر هم زیاد بود.
بازتولید و بارگذاری هر کتاب، حدود 3 ساعت طول میکشید؛ از تایپ تا بازخوانی، فتوشاپ و آپلود. سه ساعت، زمان زیادی برای بازتولید یک کتاب کودکانه است.
کتابهای نوجوان ممکن است بسته به حجم آن، تا یک روز هم زمان ببرد. اما حجم آن گاهی 5 برابر حجم یک کتاب داستان کودک است. کتاب کودک معمولاً بین 1000 تا 2000 واژه است و حجم تصاویر آن زیاد است. کتابهای نوجوان ممکن است حدوداً بین 3000 تا 11000 واژه باشد و پارهای تصاویر هم ممکن است در متن وجود داشته باشد.
از داستان کوتاه نباید غافل شد
بخش داستان کوتاه، یکی از بخشهای اصلی سایت ایپابفا است. در حال برنامهریزی برای توسعه این بخش هستم. اما طبق برآوردهای خودم، بدون جذب همکار و تشکیل گروه ویرایش، این حرکت به موفقیت نمیرسد. چون حجم کار بسیار بالاست و معیاری که برای بازتولید در نظر گرفتهام، استفاده از منابع دستاول است. چراکه اصالت و کیفیت اصلی کار باید حفظ شود.
از میان مجموعه داستانهایی که در نظر دارم میتوان به مجموعه کامل داستانهای کوتاه چخوف، ارنست همینگوی، خورخه لوئیس بورخس، ادگار آلنپو، آیزاک آسیموف (گونۀ علمی تخیلی) و نویسندگان فارسیزبان همچون رسول پرویزی، محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت و غیره اشاره کنم. مطمئناً برنامۀ بزرگی است و زمانبر و هزینهبر خواهد بود. اما در صورت تأمین سرمایه و پیگیری کافی، نهایتاً در کمتر از یک سال قابلاجراست.
آثار فاخر کلاسیک
علاقۀ زیادی به بازتولید رمانهای ژولورن، بازتولید مجموعههای کلاسیک همچون نمایشنامههای شکسپیر و آثار منظوم نویسندگان اروپایی همچون ایلیاد و اودیسهی هومر، انئیدِ ویرژیل، کمدی الهیِ دانته، بهشت ازدسترفتهی میلتون، دکامرونِ بوکاچیو، سمک عیار، حسین کرد و غیره دارم که این هم در جای خود، زمانبر و هزینهبر خواهد بود.
سایت اشتراک داستان؟
اشتراک داستان دو مفهوم متفاوت دارد:
– یکی به معنای تولید و بازتولید داستان و ارائه آن به کاربران در ازای پرداخت هزینۀ اشتراک سایت و دیگری
– ایجاد بستر تخصصی «تجاری و رایگان» که در آن، کاربران در قالب یک فضای اجتماعی، داستانها و نوشتههای خود را به اشتراک میگذارند. نمونههای آن، فضای «واتپد Watpad» است. اشتراک داستان در این بستر، رایگان است اما خدماتی که این بستر به کاربران ارائه میکند ممکن است به دو دستۀ عمومی و ویژه تقسیم شود. مثلاً اینکه برای قرار گرفتن داستان شما در صدر داستانهای سایت، باید هزینهای پرداخت شود و ازایندست.
مطمئناً ایجاد هر یک از این دو دستۀ سایت، دارای چالشهای فنی و مالی و مهمتر از آن، موضوع اعتمادسازی و جلب اعتماد کاربران است که نیازمند زمان و هزینۀ زیادی است و ممکن است با یک هزینۀ محدود قابلاجرا نباشد. بلکه نیازمند جذب سرمایهگذار باشد.
کی قصه میخونه؟
قصه همان گفتار روزمره یا مقالۀ روزنامه است که در قالب شخصیتپردازی ارائه میشود. بهجای اینکه خودت حرف بزنی، حرفت را توی دهان یکی دیگر میگذاری تا بهجای تو حرف بزند. آن یک نفر میشود گالیور، سندباد، حسین کرد و …
قصه و داستان، چیزی متفاوت از همان حرفهای خودمانی نیست. بنابراین، محدود به یک قشر مخاطب خاص نیست. همه میتوانند قصه بخوانند. قصه انواع و گونههای متفاوتی دارد. هر مخاطبی هم به یک نوع قصه علاقه دارد. یکی طنز و لطیفه دوست دارد، یکی هم داستان علمی تخیلی. بچهها هم کتابهای خاص خود را میخوانند. بنابراین، مخاطب هست. مشکل این است که قصهها در دسترس نیست! حالا شما بیا این قصهها و داستانها را در دسترس مخاطب قرار بده!
کی پول میده؟
من خودم کاربر اینترنت هستم. مسئله اول همیشه این است که آیا «پول» دارم؟ مسئله دوم هم این است که همیشه جایی هزینه میکنم که نیاز داشته باشم. گاهی اوقات برای سایتم افزونه میخرم، گاهی هم دورۀ آموزشی میخرم و تماشا میکنم. طبیعی است که برای چیزی هزینه میکنم که مشکلی از مشکلاتم را حل میکند یا موضوع موردعلاقهام را پیدا کنم. واضح است که همه به همهچیز علاقه ندارند. بعضیها دوست دارند کتاب بخرند، بعضیها هم حوصلۀ کتاب خواندن ندارند و فیلمش را نگاه میکنند. خیلیها هم به یک موضوعی علاقه دارند اما سختشان است پول بدهند و همه اینترنت را زیرورو میکنند ببینند یک نسخه رایگانش را پیدا نمیکنند! غافل از اینکه «رایگان» همیشه خوب نیست.
اما مشکل اصلی درزمینهٔ محتوای پولی (اشتراکی) این است که همیشه دوست داریم اگر هزینهای هم پرداخت میکنیم، به سایتی پرداخت کنیم که «جامع و کامل و تخصصی» باشد و خدماتی که به ما ارائه میکند بیش از پولی باشد که ما میدهیم. بهطور مثال، حاضری برای دانلود یک فایل معمولی به یک وبلاگ ناشناخته بروی و برای دسترسی به آن فایل پول بدهی؟ درصدش خیلی کم است! یا اگر قصد خرید گوشی و لپتاپ داشته باشی، معمولاً به کدام سایتها مراجعه میکنی؟ چرا برای خرید گوشی به یک وبلاگ اعتماد نمیکنی؟
– چون میخواهید پول بدهی!
سایت قصه و داستان هم همینطور است. اگر قرار است داستانی که برایش پول میدهی در یک سایت دیگر هم بهطور رایگان عرضه شده باشد، چرا باید پول بدهی؟ اگر هیچ ارزشافزودهای برای شما ندارد، پس چه مزیتی دارد؟ مزیت یعنی اینکه شما پول یک کتاب بدهی و 500 تا کتاب بخوانی! آنهم نه در قالب پیدیاف، بلکه در قالب نوشتهی بهینهسازی شده و باکیفیت! مزیت یعنی اینکه روی گوشی همراهت چیزی بخوانی نه روی رایانه و لپتاپ. همانطور که روی تختت دراز کشیدهای، مطالعه هم انجام بدهی!
راز موفقیت استارت آپ ها
استارت آپ یک «شرکت نوپا» است. یعنی شرکتی که با هدف اجرای یک فکر بکر، یک ایدۀ سازنده، پا به عرصۀ فعالیت گذاشته تا این فکر را عملی کند.
مصاحبههای زیادی با بنیانگذاران شرکتهای نوپا خواندم و تماشا کردم. شرکتهایی که دیگر «نوظهور» نیستند بلکه به موفقیت رسیدهاند، همچون زرین پال، رُند، دیجیکالا، sms.ir، زومیت ووو. راز موفقیت همۀ این شرکتها و سایتها، پشتکار طولانی در فضای ناامیدکنندۀ کاری است. یعنی این سایتها در محیطی که همه منتظر شکست آنها بودند (و خیلی از رقبا هم سرخورده شدند و دست از کار کشیدند) به فعالیت خود ادامه دادند و به امروز رسیدند.
بنابراین تلاش و پشتکار، لازمۀ موفقیت و کامیابی است.