مراحل شکلگیری
تاریخ ادبیات کودک و نوجوان
در جهان و ایران
تاریخ ادبیات کودک و نوجوان در همۀ کشورهای جهان کمابیش چهار مرحله داشته است:
1- آفرینش و انتقال آثار ادبی بهصورت شفاهی
2- گردآوردن و نوشتن آثار ادبی شفاهی
3- پدید آوردن آثار ادبی با الهام از آثار شفاهی
4- آفرینش آثار ادبی ویژهی کودک و نوجوان
سرچشمه ادبیات کودکان
فولکلور یا فرهنگعامه همچنان که سرآغاز پیدایی همهی هنرهاست، سرآغاز ادبیات و بهخصوص ادبیات کودکان نیز است. لالاییها، مثلها، ترانههای کودکان، افسانههای خردسالان، داستانهای ماجرایی و حماسی و عاشقانه و اسطورهها که همه زائیدهی تخیل و تفکر مردم اعصار مختلف هستند؛ بنیاد و اساس ادبیات کودکان و نوجوانان را تشکیل میدهد؛ بنابراین ادبیات کودکان سرچشمه در فولکلور و فرهنگعامه دارد و به کهنسالی زندگی بشر بر روی زمین است.
ادبیات کودکان و نوجوانان به معنی واقعی آن، یعنی نوشتههایی که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد، به زبان و نثری مناسب سطح سواد کودکان نوشته شده و معمولاً همراه با تصاویر است؛ ادبیات کودکان و نوجوانان بهعنوان یک شکل ادبی مستقل، تقریباً از نیمهی دوم سدهی هجدهم میلادی در جهان پدید آمده است. در ظهور دیرهنگام این نوع ادبیات، عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بودند. پیش از عصر جدید (رنسانس) به کودکان بیشتر همچون بزرگسالانی کوچک نگریسته میشد و ادبیاتی ویژهی نیازهای خاص و سطح درک و فهم آنان ضروری شمرده نمیشد. در کشورهای اروپایی، یکی از کتابهای چاپی ویژهی کودکان «جهان مرئی در تصاویر» (۱۶۵۸ م) از «کومنیوس» (۱۵۹۲-۱۶۷۰ م) است. کتابی که آموزشی و درسی بود، ولی نخستین کتاب مصور کودکان به شمار میآید. بعدها «شارل پرو» در فرانسه و «برادران گریم» در آلمان، قصههای کهن و معروف سرزمینشان را گردآوری و بازنویسی کردند که این کتابها بسیار موردتوجه قرار گرفت و در کشورهای مختلف ازجمله ایران ترجمه شد. در سدهی نوزدهم میلادی تصاویر نقش برجسته به کتابهای کودکان راه یافتند و همچون امروز برای جلبتوجه کودکان به داستانها، کمک به آنها برای تجسم شخصیتها و کنشهای داستانی به کار رفتند. این نوع ادبیات تا سده بیستم بهعنوان یک نوع ادبی عمده تکامل یافت و شکل پذیرفت و در این سده به اوج تکامل خود رسید.
ادبیات کودک و نوجوان در ایران
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم ایرانیان از قدیم به امر تربیت کودک توجه ویژهای قائل بودهاند و آن را یکی از وظایف مهم والدین میدانستهاند، بهطوریکه کمتر نوشتۀ ادبی را میتوان یافت که به تربیت کودک و ضرورت آن اشاره نکرده باشد. لکن نقطهضعفی از دیدگاه روانشناسی و آموزشوپرورش در آنها دیده میشود، این است که در تمام آنها کودک، نسخۀ کوچکشدۀ بزرگسالان پنداشته شده و به آیندۀ کودک بیش از حال او توجه شده است؛ به همین سبب، ادبیات کودکان به معنا و مفهومی که ما امروز از آن داریم در ایران کاملاً تازگی دارد و شاید تاریخ آن به ربع قرن بیشتر تجاوز نکند.
نخستین فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان به نام «نصاب الصبیان» توسط ابونصر فراهی در قرن هفتم تدوین شد. فراهی با توجه به حافظۀ نیرومند کودکان و دلبستگی آنان به شعر، واژههایی را در شعرهای نصاب الصبیان گرد آورد تا کودکان با از بر کردن آن اشعار، واژههای عربی هر شعر را به یاد بسپارند. وی همچنین در لابهلای شعرهای کتاب، آگاهیهایی دربارهی قرآن کریم، اصول دین، نامها و القاب پیامبر، امامان شیعه، بیماریها و ماههای سال و… گرد آورده است. این فرهنگنامهی کوچک بیش از هفت قرن است که بر زانوی اطفال مسلمان ایران و ماوراءالنهر و هندوستان و ترکیه قرار داشته است و ظاهراً نخستین کتابی است که پس از قرآن کریم برای آموختن زبان عربی برای کودکان به کار میرفته است.
کسی که برای اولین بار داستانهای عامیانهی ایرانی را مخصوصاً جمعآوری و منتشر کرد، «ابوالفضل صبحی مهتدی» بود. لازم است اشاره شود که صبحی نخستین کسی نبود که به جمعآوری ادبیات عامیانه در ایران اقدام کرد، بلکه سالها قبل از او «صادق هدایت» این کار را کرده بود؛ ولی صبحی کسی بود که ادبیات عامیانه را برای کودکان و نوجوانان جمعآوری نمود و درواقع از این نظر کارش را میتوان همردیف کار «برادران گریم» در آلمان و «شارل پرو» در فرانسه دانست.
ادبیات مشروطه
قبل از آنکه ادبیات نوین کودک در ایران پایهگذاری شود، زمینههای آن در دورهی مشروطه ایجاد و فراهم شد. تحول مهمی که در ادبیات مشروطه اتفاق افتاد، گرایش و حرکت شعر از دربارها و خواص بین مردم و عوام بود. این حرکت کلی در زبان شعر، مضامین و محتوا و دیگر جوانب آن تأثیر گذاشت. در بین اشعار این دوره شعرهای کودکان نیز یافت میشوند. اگرچه این شعرها هنوز از فضای پند و اندرز پدرانه برای کودک خالی نیست، اما بههرحال نخستین گامهایی است که بهسوی ادبیات کودک برداشته میشود. ازجملهی این شاعران میتوان به ایرج میرزا (۱۲۹۱-۱۳۴۳ ه ق) اشاره کرد. وی را شاید بتوان اولین شاعری دانست که اشعاری برای کودکان و درخور فهم ایشان سروده است. غیر از او حاجی میرزا یحیی دولتآبادی (۱۲۷۹ ه.ق -۱۳۱۸ ه.ش) از روشنفکران دورهی مشروطه، مهدی قلی خان هدایت (مخبر السلطنه)، محمدتقی ملکالشعرای بهار (۱۲۶۶-۱۳۳۰ ه.ش) و نیما یوشیج، اشعاری برای کودکان سرودهاند.