کتاب مجموعه شعر کودکانه
مامان پری یه نینی
آورد، میخوای ببینی؟
نقاشی: نیلوفر میر محمدی
به نام خدای مهربان
کجاش شبیه منه؟
مامان پری نینی ش رو
امروز آورد به دنیا
یه دختر کوچولو
شکل مامان و بابا
همه میگن که چشمهاش
شبیه خاله جونه
خال روی لُپِش هم
شبیه خال اونه
دماغ اون شبیه به
دماغ عمه هاشه
سرش که مو نداره
شکل سر باباشه
خندهاش شبیه مامان
اخمش شبیه باباست
بقیهی جاهاشم
حتماً به شکل اون هاست
یه ساعته کارشون
فقط شبیه کردنه
چرا یکی نمیگه
کجاش شبیه منه؟!
گل قشنگ مامان
از روزی که اومده
این نینی کوچولومون
هرروز یه مهمون میآد
برای دیدن اون
هر کس براش یه کادو
ورمیداره میآره
پس چرا هیچکس به من
توجهی نداره؟
مامان میگه عزیزم
این فکرها رو دور بریز
صدسالت هم که باشه
هستی برامون عزیز
تو هم خودت یه روزی
نینی کوچولو بودی
شیر مامان میخوردی
بی دندون و مو بودی
هرروز به دیدن تو
میاومدن مهمونا
یادمه صد تا کادو
برات آوردن اونا
نوبتی هم که باشه
نوبت اونه الآن
اون غنچه س و تو هستی
گل قشنگ مامان
یواشیواش
نینی تُپُلی دلش میخواد
بازی کنه با خواهرش
راه بره و حرف بزنه
هی میذاره سر به سرش
خواهر اون یه نینی یه
این چیزا رو نمیدونه
دلش میخواد حرف بزنه
بازی کنه نمیتونه
نینی تُپُلی به اون میگه:
زود باش دیگه بزرگ بشو
راه برو دندون در بیار
چه قدر باید بگم به تو
مامان میگه: دختر خوب
بچه رو اذیت نکن
خودش باید بزرگ بشه
هی اونو ناراحت نکن
آخه چه جوری راه بره؟
خیلی کوچیکه دست و پاش
– تو هم قد همین بودی
بزرگ شدی یواش یواش
بزرگ شدن که زوری نیست
بذار که چند ماه بگذره
اون وقت خودش دست تو رو
میگیره گردش میبره
خواب
نینی تُپُلی دوست داره
ناز کُنه نینی شونو
از بس که دوستش داره
صد بار ببوسه اونو
مامان میگه: آروم تر
چه کار به نینی داری؟
بیدار میشه میترسم
گریه شو در بیاری
نترس کاری ش ندارم
مواظبم میدونم
میخوام نگاهش کنم
فقط کنار اونم
میذارم اون بخوابه
خستگی هاش در بره
میدونم اون نمیخواد
کسی باهاش وَر بره
لباس نینی
نینی تُپُلی تو کُمُد
لباس خوشگل داره
فکری قشنگ میکنه
میره اونو میآره
میگه: مامان این لباس
مال دو سالِ پیشه
دیگه برام تنگ شده
اندازه ام نمیشه
اینو میخوام بِدَم من
به نینی مون بپوشه
فقط باید یه خورده
کوتاه و بعد اُتو شه
مامان میگه: آفرین!
که فکر این خواهری
– چی کار کنم اخلاقم
رفته به مامان پری!
هر چیزی که خوردنینیست
نینی تُپُلی خواهرِشو
قد یه دنیا دوست داره
مواظبه هر چیزی رو
کنار دستش نذاره
میگه: کوچیکه خواهرم
هنوز چیزی نمیدونه
فکر میکنه دفتر من
خوردنیه، چند تا نونه
هر چی به دستش میرسه
زود میذاره تو دهنش
باید مواظبش باشم
از ترس مسموم شدنش
خواهر خوشگلم، ببین
هر چیزی که خوردنینیست!
دفتر برای خواهره
شیر مامان مال نینی است
گریه و خنده
مامان چرا نینی مون
همیشه توی خوابه
با گریه بیدار میشه
شیر میخوره میخوابه
تا کی میخواد چشم هاشو
همین جوری ببنده
دیشب تو خواب دیدم که
داره به من میخنده
بیدار شدم یهو از
صدای خنده ی اون
چرا همه ش با گریه
حرف میزنه نینی مون
– خنده هاشم در میآد
خیال نکن دیر میشه
همین روزها میدونم
خواب تو تعبیر میشه