مجموعه شعر کودکانه برای بچهها
__ بهخاطر خروسه __
شاعر: شکوه قاسم نیا
کلاه قرمز
کلاه قرمزم کو؟
همون که مادرم بافت
چه زحمتی کشید او
اندازهی سرم بافت
روی کلاه من بود
عکس دو تا بچه موش
گربه، به من بگو زود
کلاه قرمزم کوش!
***
دامن چین چینی
دامن من چین چینیه
آبی آسمونیه
ستارههای ریز داره
فقط مال مهمونیه
وقتی که من چرخ میزنم
تموم چینهاش وا میشن
رو آسمون دامنم
ستارهها پیدا میشن
***
چتری
مامان میگه: چتریات،
بلند شده دوباره!
بعد میره از رو طاقچه
قیچی شو زود میآره
میخواد کوتاهش کنه
اشکای من در میآد
حوصلهی مامانم
از دست من سر میآد
دلم میخواد چتریام
بلند باشه همیشه
تا وقتی بارون میآد
چشمای من تر نشه
***
آرزو
توی محلهی ما
مغازه بزرگیست
تو این مغازه، هیچی
به غیر بستنی نیست
کاشکی بابای من بود
صاحب این مغازه
تا همیشه میخوردم
بستنیهای تازها!
***
پیاز
تو دستای مامانم
پیازی تند و تیزه
با چاقو روش میزنه
تا بشه ریزه ریزه
چرا مامان گریه کرد؟
کی میدونه، یه رازه!
شاید دلش میسوزه
برای اون پیازه
***
عروسک
عروسکم رو آروم
روی پاهام خوابوندم
تکون تکونش دادم
براش لالایی خوندم
کلاغی روی دیوار
نشست و قار و قار کرد
عروسکم رو از خواب
با اون صداش بیدار کرد
لالا، لالا، لالایی
عروسکم، لالاکن
وقتی کلاغه خواب رفت
تو هم اونو صدا کن
***
خال خاله
خالهی من
رو صورتش
یک عالمه خال داره
از همونا
که پینه دوز
به روی هر بال داره
میخوام بگم
به خالهام
یواشکی یه روزی:
خاله جونِ
خال خالیام
مثل یه پینه دوزی
***
دکمهی شل
دکمهی من شل شده
دلش میخواد بیفته
باید بدوزمش من
مامانم این رو گفته
نه، نمیخوام بدوزم!
میخوام که آزاد باشه
هر جا دلش خواست، بره
خوشحال و دلشاد باشه
***
هستهی کوچولو
روی زمین افتاده
یه هستهی کوچولو
فکر میکنم که اون هست
هستهی یک آلبالو
کی خورده آلبالوشو؟
فقط خدا میدونه!
میکارمش تو باغچه
تا بزنه جوونه
وقتی که شاخ و برگ داد
میوه میده دوباره
آلبالوهاش به گوشم
شاید بشه گوشواره
***
به خاطر خروسه
خروسه اومد نگام کرد
نگا به کفش پام کرد
کاکلشو تکون داد
قوقولی قوقو صِدام کرد
کفشامو زود پوشیدم
تا مدرسه دویدم
به خاطر خروسه
من سر وقت رسیدم
***
بشقاب چینی
بشقاب چینی افتاد
از توی دستم الان
شکست و صد تکه شد
وای، چی به گم به مامان!
دروغ به گم؟ نه، زشته!
میگم که کار منه
آخ، آگه دعوام کنه
قلب منم میشکنه
***
بلبل کاغذی
توی حیاط ما هست
یه باغچه پر از گل
کلاغ و گنجشک داره
اما نداره بلبل
یه بلبل کاغذی
براش میسازم الان
نوکم براش میذارم
تا به شه آوازه خوان
چه بلبلی، چه نازه
چقد قشنگ میخونه
اگر نباره بارون
تو باغچهمون میمونه
***
مثل آیینه
تو چشمای مادرم
عکس خودم رو دیدم
چشمای مادرم رو
تو دفترم کشیدم
مثل یک آیینه بود
من اون تو پیدا شدم
اما آخه چه جوری
تو چشم اون جا شدم؟
***
دمپایی
دمپاییهام قشنگه
گل داره، رنگارنگه
عیبی نداره اصلاً
فقط یه خورده تنگه
وقتی میپوشمش من
پام میگه: دردم میآد
اما دوسش دارم، چون
بابام اونو به من داد
میپوشمش تا وقتی
بابام به یاد از سفر
شاید برام بیاره
دمپایی بزرگتر
***
قناری
تو دفترم میکشم
قناری قشنگی
میخوام که رنگش کنم
با یک مداد رنگی
اما قناری من
بال و پرش رو بسته
چون که مداد زردم
نوک نداره، شکسته