مجموعه شعر کودکانه
آموزش اعداد و چهار عمل اصلی با شعر
نقاشی: هادی ابراهیمزاده
به نام خدا
یک 1
یک عروسک و یک تخت
یک کالسکه، یک دست رخت
کی بازی کرد با آنها؟
یک کوچولوی زیبا!
دو 2
دو تا حیوانِ باهوش،
یکی خرگوش یکی موش
باهم همسایه هستند،
پیمان دوستی بستند.
سه 3
باغبان میگه خندان
توی این سه تا گلدان،
سه جور گل پیدا میشه،
لاله، سنبل، بنفشه.
چهار 4
چهار فصل سال اینه
هر کس میخواد ببینه
بهار، تابستان، پائیز،
زمستان، فصلِ برفریز.
پنج 5
پنج انگشت در هر دسته،
مُشت یعنی دستِ بسته.
یک و دو و سه، چهار،
شمارۀ پنج، شَسته.
شش 6
شش تا میمونِ خوشگل،
همگی شاد و زبل،
جست میزدند به هر جا،
خوب بکنید تماشا.
هفت 7
هفت قایقِ رویِ آب،
هی میخورند پیچوتاب،
بادِبانهاشون تو باد،
تکون میخوره زیاد.
هشت 8
هشت تکۀ چوب دارم،
چکّش و میخ میارم،
یک دروازه میسازم،
توپ را تو اون میندازم.
نُه 9
نه بچه توی کلاس،
همه با هوش و حواس،
ریاضیات میخونند،
که جمع و ضرب بدونند.
دَه 10
ده ماشینِ بیدقت،
چونکه بودند با سرعت،
خوردند به هم چِه محکم،
سرعت باید باشه کم.
یازده 11
یازدهتا بچّه سنجاب،
رسیدهاند لب آب،
چونکه خیلی تشنهاند،
آب میخورند با شتاب.
دوازده 12
دوازده غاز زیبا،
جمع شدهاند در اینجا،
کنار رودِ روان،
هست غازچرانِ جوان.
سیزده 13
سیزده گل رنگ وارنگ،
تروتازه و قشنگ،
سبز شدهاند چه زیبا
خوشگله باغچۀ ما؟
چهارده 14
چهارده چیزه اینجا،
که هست تو خانۀ ما.
بگو که چه دارند نام؟
چه هست کارِ هرکدام؟
پانزده ۱۵
پانزده کتاب قصه،
دارم توی قفسه،
هر وقت میخونمشون،
میذارم سرِ جاشون.
جمع +
یک مرغه و یک خروس،
با سه جوجۀ ملوس،
جمع بکنی پنج میشه،
علم و دانش گَنج میشه.
سوال +
یک دستش دو تومنه،
اون دستش سه تومنه،
رو هم اگر بذاره،
بگو که اون چند داره؟
منها –
توی دستمال آبی
داشتیم هفتا گلابی،
اگر دو تا برداریم
پنجتا گلابی داریم.
سوال –
از چهارتا شیرینی
این آقای حسنی،
دو تا را تُندی خورده!
پس چند تا را نخورده؟
ضرب ×
تو هر قایق، دو نفر،
سه قایق هست در سفر.
دو که در سه ضرب بشه،
حاصل، شش نفر میشه.
سوال ×
دو سیب توی هر بشقاب،
جا میگیره با حساب.
حالا من هشت سیب دارم،
چند تا بشقاب بیارم؟
تقسیم ÷
چهار نان بِرشته،
داره خاله فرشته.
دو تاش به قُلی رسید.
دو تاش به گُلی رسید.
سوال ÷
بشمار، هویج نُه دونه،
سه خرگوش دَمِ لونه.
برای هر خرگوشی،
چند تا هویج میمونه؟