مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 1

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار

مجموعه شعرهای کودکانه

علی کوچولو و مدرسه

شاعر: اسدالله شعبانی
تصویرگر: ویدا لشگری

جداکننده متن Q38

به نام خدا

فهرست شعرهای این مجموعه:

علی کوچولو یه گربه داشت
علی کوچولو یه باغچه داشت
علی کوچولو، هی می‌خوابید
علی کوچولو یه آینه داشت
علی کوچولو و مدرسه
علی کوچولو کلاهی داشت

.

علی کوچولو یه گربه داشت

علی کوچولو یه گربه داشت
یه گربه‌ی خیلی بلا
زبر و زرنگ و ناقلا
زرنگ و باهوش بود
شکارچی موش بود
اسمش چی بود؟
– شنگولک
چی داشت؟
– دو تا چنگولک
جیغ می‌کشید: «میو میو، من پسر پلنگم،
علی، علی، چه تنبلی! بیا بیا به جنگم.»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 2

 

علی کوچولو مثل یه موش فرار می‌کرد
گربه علی رو می‌گرفت، شکار می‌کرد!
علی می‌گفت:
«پیشی، پیشی!
چنگ بزنی ادب می‌شی.»
گربه می‌ترسید از علی، هی خودشو لوس می‌کرد
کفش علی رو می‌لیسید، بوس می‌کرد
می‌گفت: «علی، گشنمه!
هر چی بیاری بخورم، باز کمه
شیر و پنیر دوست ندارم، موش می‌خوام
قد به خرگوش می‌خوام.»

 

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 3

بعد می‌دوید زیر زمین و پله
شکار می‌کرد موش‌های چاق و چله
گربه‌ی ناز و ناقلا
تا هوس موش می‌کرد
بازی رو فراموش می‌کرد!

علی کوچولو یه باغچه داشت

 

علی کوچولو یه باغچه داشت
تو باغچه‌اش
گل‌های رنگارنگ می‌کاشت.
یه روز که توی باغچه بود
دید که یه گل
غنچه‌ی خود رو وا کرد

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 4

با خنده‌اش صدا کرد:
– «علی، علی مرا ببین
اما نچین.
دستی بکش به رویم
بو کن از عطر و بویم
یادت باشه
وقتی منو بو می‌کنی، می‌بینی
از شاخه‌ام نچینی!»
علی کوچولو گوش کرد
اما فراموش کرد
گفت: «چه گل قشنگی!
خوشبو و رنگارنگی
باید تو را بو کنم و ببینم
برای خودم بچینم.»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 5

علی کوچولو
خم شد و گل رو بو کرد
یه مرتبه جیغ زد و های و هو کرد
– چی بود، چی بود؟
– به روی گل، زنبور زرد
علی کوچولو گریه می‌کرد…

علی کوچولو، هی می‌خوابید

 

علی کوچولو صبح که می‌شد،
از جای خود پا نمی‌شد
صورت خود رو نمی‌شست
تمیز و زیبا نمی‌شد
می‌خوابید و می‌خوابید
تا آنکه آفتاب می‌اومد، می‌تابید
صدا می‌زد:
«خوابی یا بیداری علی
آخه مگه بیکاری علی»

 

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 6

خروس می‌گفت:
قوقولی قوقو،
سحر شده؛ علی کوچولو!»
کلاغه می‌گفت:
«قار و قار و قار،
علی کوچولو؛ خوابی یا بیدار»
علی کوچولو جواب می‌داد:
حرف نزنید، خوابم می‌آد.»
بعد می‌خوابید، نزدیک ظهر پا می‌شد
تنهای تنها می‌شد
حوصله‌اش سر می‌رفت
این‌ور و آن ور می‌رفت
داد می‌کشید: «آفتاب خانم،
آی قوقولی
آی کلاغه کجایید
کی پیش من می‌آیید؟»
آن‌ها می‌دادند جواب:
«علی کوچولو باز بخواب!
کجا بیایم
تو تنبلی ما نمی‌آیم.»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 7

علی کوچولو همیشه تنها می‌موند
از همه‌چیز جا می‌موند
تا اینکه فهمید خودش
تنبلی خیلی زشته
هر کی سحرخیز باشه
دنیا براش بهشته

 

 

علی کوچولوی شکمو

 

صبح یه روز علی کوچولو
خوابیده بود، خواب می‌دید
یه گربه گفت: «میو میو»
علی کوچولو ترسید و از خواب پرید
دید که کسی خونه نیست
سینی صبحونه نیست
فوری گرفت بهونه
دوید به آشپزخونه
ماست و پنیر، خامه و شیر
هر چی که دید
یه خورده خورد و نوشید
آهسته گفت:
«ناهار ناهار ناهاره
دوباره دیزی باره.»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 8

دست که توی دیزی برد
گوشت‌ها رو برداشت و خورد
مادرش از راه رسید
داد کشید:
«خونه رو ریختی به هم
ای پسر بد شکم
می‌خوری و می‌ریزی
دست می‌کنی تو دیزی؟!»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 9

علی کوچولو دست‌پاچه شد خیلی زود
گفت: ننه‌جون من نبودم، گربه بود!
مادر از این دروغ او
خندید و گفت: «ای شکمو
دیزی درش بازه ولی
بگو حیای گربه کو؟»

 

علی کوچولو یه آینه داشت

 

علی کوچولو تو خونه
هی می‌گرفت بهونه
حوصله‌اش سر می‌رفت
توی اتاق
این‌ور و آن ور می‌رفت.
رو طاقچه یه آینه دید
شکلکی کرد و خندید
دید پسری مثل خودش
شنگول و شاد و شیطون
تنها نشسته در اون
با چشم و گوش و ابرو
می‌کند تقلید از او.

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 10

علی کوچولو
دستی کشید به موی او
یه بوسه زد به روی او
گفت: «چرا اونجایی تو
مثل خودم تنهای تنهایی تو
چه می‌کنی در اونجا؟
از اونجا بیرون بیا
مگه تو زبون نداری
هی ادا در می‌آری؟
یواش یواش حرف نزن
بلند بگو مثل من!»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 11

خلاصه با پا و دست
آینه رو انداخت شکست
دوباره تنها شد علی تو خونه
بازم گرفت بهونه

 

علی کوچولو و مدرسه

 

علی کوچولو، یک و دو و سه
– رفت به کجا؟
– به مدرسه
داشت تو بغل کیف و کتاب
– زنگ چی بود؟
– زنگ حساب!

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 12

علی کوچولو، شلخته بود، شلخته
می‌رفت به پای تخته
طفلکی دست‌پاچه شد
وای که ندیدی چه شد
از جای خود که پا شد
هُل شد و کله‌پا شد
کیفش جلوتر افتاد
این‌ور و آن ور افتاد

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 13

دفتر پاره‌پاره
کتاب بدقواره
مداد نوک شکسته
کیف بدون دسته
پخش و پراکنده شد
کلاس پر از خنده شد

 

علی کوچولو کلاهی داشت

 

علی کوچولو کلاهی داشت
کلاهش رو بر سر می‌گذاشت
کلاه او قشنگ بود
زرد و طلایی‌رنگ بود
کلاه گرد و قلقلی
مثل کلاه فلفلی
به سرِ علی گشاد بود
گاهی سوار باد بود!

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 14

یه روز که توی باغ، علی
نشسته بود با تنبلی
کلاهش از سر افتاد
قل زد و رفت مثل باد.
کلاغکی خیلی دغل
گرفته بود یه تکه صابون به بغل
دوید و گفت:
«عجب عجب کلاهی
عجب کلاه ماهی
مثل یه کاسه خالیه
برای لونه عالیه
قاپ می‌زنم، می‌بَرَم
پَر می‌کشم، می‌پَرَم.»

مجموعه شعرهای کودکانه: علی کوچولو و مدرسه / 5 شعر عکس دار 15

کلاغک دزد و دغل
کلاهه رو
قاپ زد و بال و پر کشید
رفت و به لونه‌اش رسید

 

the-end-98-epubfa.ir

.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *