کرم ابریشم بسیارگرسنه
(The very Hungry Caterpillar)
آموزش روزهای هفته، اعداد، نام میوهها و فرایند تکامل پروانه به کودکان
مترجم: آرتین نائبی نژاد تایپ، بازخوانی، بهینهسازی تصاویر و تنظيم آنلاين: آرشیو قصه و داستان ايپابفا
به نام خدا
زیر نور ماه، روی برگی، یک تخم کوچولو بود.
روز شنبه، با طلوع خورشید –با صدای پاپ- یک کرم ابریشم کوچولو و خیلی گرسنه از توی تخم بیرون آمد.
کرم ابریشم شروع به پیدا کردن غذا کرد.
یکشنبه، او وسط یک سیب را خورد؛ اما هنوز گرسنه بود.
دوشنبه، وسط دو تا گلابی را خورد، اما بازهم گرسنه بود.
روز سهشنبه، وسط سه تا آلو را خورد؛ اما هنوز گرسنه بود.
چهارشنبه، وسط چهارتا توتفرنگی را خورد، اما هنوز گرسنه بود.
پنجشنبه، وسط پنجتا پرتقال را خورد؛ اما باز هنوز گرسنه بود.
روز جمعه، یک تکه کیک شکلاتی، یک بستنی قیفی، یک خیار شور، یک ورقه پنیر سوئیسی، یک ورقه کالباس، یک آبنباتچوبی، یک برش پای گیلاس، یک سوسیس، یک کیک فنجانی و یک قاچ هندوانه خورد.
روز بعد، بازهم شنبه بود.
کرم ابریشم یک برگ سبز خوشمزه خورد و احساس کرد حالش کمی بهتر شده.
حالا او دیگر یک کرم ابریشم گرسنه و کوچولو نبود. او یک کرم ابریشم چاق و بزرگ شده بود.
او به دور خودش یک خانه ساخت که به آن «پیله» گفته میشود؛ و بیش از دو هفته داخل آن ماند. بعد، او یک سوراخ کوچک در پیله ایجاد کرد و از آن بیرون آمد …
حالا او یک پروانه زیبا بود.
پایان
(این نوشته در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ بروزرسانی شد.)