قصه کودکانه بیلی، ماشین آتش نشانی
بیلی، یک ماشین آتش نشانی خیلی مهربونه!!
یک آتشنشان داد میزنه:
آتش!!! آتش!!!
بقیهی آتشنشانها جواب دادن:
اوه نه!!! زود باشید بریم!!
اما بیلی که همیشه دوست داشت تمیز و براق باشه، با ناراحتی گفت:
ولی من دلم نمیخواد کثیف و خاکی بشم!!
آتشنشان مهربون گفت:
بیلی، حیوونا به تو احتیاج دارن!!
یک آتشنشان دیگه گفت:
بیلی جنگلها به تو احتیاج دارن!
آتشنشان بعدی گفت:
بیلی، مردم به تو احتیاج دارن!!
بیلی با خوشحالی پرسید:
یعنی من واقعاً اینقدر مهمم؟
آتشنشانها همه باهم گفتن:
معلومه که تو مهمی!! پس زود باش عجله کن تا بریم!!
بیلی و آتشنشانها رفتن و خیلی زود آتش رو خاموش کردن!
همه با خوشحالی فریاد زدن:
خیلی متشکریم بیلیییی!!
courtesy of mooshima.com
سلام، ممنون از سایت خوبتون. من قصه بیلی و چند تا قصه دیگه برای پسرم که یکساله بود خوندم هنوز که وارد 4 سالگی شده یادشه و دوست داره این قصه رو …
سلام. خوشحالیم که مفید فایده بوده.