قصه-های-شیرین-فیه-ما-فیه-مولوی-سخن-بهانه-است

قصه های شیرین فیه ما فیه: سخن بهانه است

قصه های شیرین فیه ما فیه مولوی

 

سخن بهانه است

 

نویسنده: مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

بازنویس: محمدکاظم مزینانی

جداکننده متن مذهبی

به نام خدا

کسی می‌گفت: «چرا مولانا سخن نمی‌گوید؟»

مولانا گفت: «خیالِ من این آدم را نزد من آورد. بدون کوچک‌ترین حرفی، خیال، او را به‌سوی من کشید. سخن بهانه است. چیز دیگری آدم‌ها را به‌سوی هم می‌کشد. خیال هر چیز، آدمی را به‌سوی آن چیز می‌برد؛ خیال باغ به باغ و خیال دکان به دکان.

گاهی در این خیال‌ها نیرنگی نهفته است. گاه پیش می‌آید که به جایی می‌روی، اما پشیمان می‌گردی و می‌گویی: «کاش نمی‌رفتم.»

به‌راستی‌که کِشنده یکی است، اما تو گمان می‌کنی که چندتاست. آدمی چیزهای گوناگونی آرزو می‌کند. می‌گوید: «حلوا می‌خواهم، میوه می‌خواهم، خرما می‌خواهم، اما اصل همه‌ی این‌ها یکی و آن گرسنگی است. هنگامی‌که یکی از آن چیزها را خورد و سیر شد، دیگر هیچ‌کدام از آن‌ها را نمی‌خواهد.»



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *