قصه های شیرین فیه ما فیه مولوی
آدم یا حیوان
نویسنده: مولانا جلالالدین محمد بلخی
بازنویس: محمدکاظم مزینانی
«ای برادر، تو همه اندیشهای
مابقی تو استخوان و ریشهای»
از مولانا معنای این بیت را پرسیدند، او گفت:
«این اندیشه آن نیست که مردم فهمیدهاند. اگر کسی بخواهد آن را برای مردم معنا کند، باید بگوید: انسان حیوان سخنگو است و سخنگویی همان اندیشه است؛ خواه پیدا، خواه پنهان. پس هرچه جز این، حیوانی است و آدمی همه اندیشه است و جز آن، استخوان و ریشه.
سخنگویی مانند آفتاب است؛ همان آفتابی که به انسان زندگی و گرما میبخشد. این سخنگویی همیشه در او قرار دارد، چه سخنی بگوید و چه نگوید. تا انسان زنده است، حیوانی نیز با او همراه است.
آدمی سه حالت دارد: یکی آنکه گرد خدا نگردد و جز او همه را ستایش و بندگی کند؛ از زن و مرد و مال و بچه گرفته تا سنگ و خاک. دوم آنکه با شناخت و آگاهی، جز خدا کسی و چیز دیگری را ستایش و بندگی نکند. سوم آنکه در چنین حالتی فرو برود و به خاموشی برسد. نه بگوید خدمت خدا را بهجا میآورم و نه بگوید بهجا نمیآورم. چنین انسانی از آن دو مرحله گذشته است؛ اگرچه در دنیا از او صدایی برنمیخیزد.