قصه تصویری کودکانه
نان طلایی
برای وقت خواب کودکان
آغاز داستان:
روزی روزگاری در دهکدهی کوچکی زنی به اسم ماریَن با تنها دخترش نارسیسا زندگی میکرد. ماریَن فوق العاده فروتن و مهربان بود. ولی نارسیسا دقیقاً برعکس مادرش بود.
(این نوشته در تاریخ ۷ اسفند ۱۴۰۳ بروزرسانی شد.)