قصه-تصویری-کودکانه-نان-طلایی

قصه تصویری کودکانه: نان طلایی

قصه تصویری کودکانه

نان طلایی

برای وقت خواب کودکان

جداکننده متن Q38

آغاز داستان:

روزی روزگاری در دهکده‌ی کوچکی زنی به اسم ماریَن با تنها دخترش نارسیسا زندگی می‌کرد. ماریَن فوق العاده فروتن و مهربان بود. ولی نارسیسا دقیقاً برعکس مادرش بود.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *