قصهها و افسانههای آموزنده ازوپ یونانی
قانونگذارِ قانونشکن
نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی
به نام خدا
گرگی که به رهبری گرگهای دیگر انتخاب شده بود، اعلام کرد برای آنکه گرگها از گرسنگی یکدیگر را نخورند، همه باید آنچه را شکار میکنند رویهم بریزند و بعد بهطور مساوی تقسیم کنند.
در این هنگام الاغی که ازآنجا میگذشت، پیش آمد و گفت: «چه فکر بکری، جناب گرگ؛ اما راستی چرا خود شما شکار دیروزتان را توی لانه گذاشتهاید؟ شکارتان را به محل نگه داری شکارها بیاورید و آن را با دیگران تقسیم کنید.» گرگ که از این افشاگری شرمنده شده بود، قانون خود را لغو کرد.
کسانی که تظاهر به رعایت قانون میکنند، به قانونی هم که خودشان برقرار کردهاند، عمل نمیکنند.