قصهها و افسانههای آموزنده ازوپ یونانی
راه رفتن با شکم
نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی
به نام خدا
شکم و پاها باهم بگومگو میکردند که کدامیک قویترند. پاها اصرار داشتند که آنها قویترند. چراکه شکم را با خود به اینسو و آنسو میبرند.
شکم گفت: «دوستان من، حق با شماست، اما اگر من مواد مغذی را به شما نرسانم شما نهتنها مرا بلکه خودتان را هم نمیتوانید جابهجا کنید.»
(این نوشته در تاریخ ۱ اسفند ۱۴۰۰ بروزرسانی شد.)