افسانه-هاي-ازوپ-رانده‌شده

قصه آموزنده ازوپ: رانده‌شده || بهتر است از بعضی‌ها هدیه نگیریم

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

رانده‌شده

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

به هنگام ازدواج زئوس، هر جانوری هدیه‌ای درخور توان خود برای او برد. مار نیز گلی به دهان گرفت و با آن به آسمان خزید؛ اما زئوس به‌محض دیدن او گفت: «من هدیه‌های تمام جانوران را می‌پذیرم؛ اما از دهان تو چیزی نمی‌گیرم.»

زیباترین هدیه‌ها هم اگر از طرف افراد شیطان‌صفت فرستاده‌شده باشند، موجب ترس و وحشت می‌شوند.

(این نوشته در تاریخ 20 فوریه 2022 بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *