افسانه-هاي-ازوپ-بروتوسِ-عزیز!-ایراد-از-ستارگان-نیست،-ایراد-از-خود-ماست.

قصه آموزنده ازوپ: ایراد از ستارگان نیست، ایراد از خود ماست.

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

بروتوسِ عزیز!
ایراد از ستارگان نیست، ایراد از خود ماست.

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

 مردی پس از سفری طولانی، کنار دهانۀ چاهی دراز کشید و به خواب رفت. چیزی به سقوط مرد در چاه نمانده بود که «بخت» ظاهر شد و او را از خواب بیدار کرد.

بخت به مرد گفت: «دوست من، اگر به درون چاه افتاده بودی، به‌جای آنکه خودت را به دلیل بی‌احتیاطی سرزنش کنی لابد مرا سرزنش می‌کردی.»

بسیاری از مردم، بلاهایی را که به‌واسطۀ اشتباه‌های خودشان بر سرشان می‌آید، به گردن خدایان می‌اندازند.

______________

Brutus: (حدود سال‌های ۸۵ – ۴۲ ق. م) او فرزندخواندۀ قیصر روم بود و قیصر همواره از او حمایت می‌کرد؛ اما بروتوس با توطئه گران علیه قیصر همدست شد. هنگامی‌که قیصر او را در میان قاتلان خود دید این جمله معروف را به زبان آورد: «بروتوس پسرم، تو هم آری؟» م.

(این نوشته در تاریخ 20 فوریه 2022 بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *