سيلي-نقد-قصه-ها-و-افسانه-ها

قصه آموزنده ازوپ: آمادۀ نبرد || پیش از واقعه، فکر خطر کن

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

آمادۀ نبرد

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

گرازی کنار درختی ایستاده بود و دندان‌های بلند خود را با سابیدن به تنۀ آن، تیز می‌کرد. روباهی که ازآنجا می‌گذشت از او پرسید: «چرا هنگامی‌که دشمنی در تعقیب او نیست و خطری تهدید نمی‌کند، دندان‌های خود را تیز می‌کند.»

گراز پاسخ داد: «برای آنکه وقتی خطری پیش بیاید، دیگر فرصت چنین کاری را نخواهم داشت.»

پیش از آنکه خطر تهدیدتان کند، خود را برای رویارویی آماده کنید.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *