سيلي-نقد-قصه-ها-و-افسانه-ها

قصه آموزنده ازوپ: آمادۀ نبرد || پیش از واقعه، فکر خطر کن

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

آمادۀ نبرد

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

گرازی کنار درختی ایستاده بود و دندان‌های بلند خود را با سابیدن به تنۀ آن، تیز می‌کرد. روباهی که ازآنجا می‌گذشت از او پرسید: «چرا هنگامی‌که دشمنی در تعقیب او نیست و خطری تهدید نمی‌کند، دندان‌های خود را تیز می‌کند.»

گراز پاسخ داد: «برای آنکه وقتی خطری پیش بیاید، دیگر فرصت چنین کاری را نخواهم داشت.»

پیش از آنکه خطر تهدیدتان کند، خود را برای رویارویی آماده کنید.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *