افسانه-هاي-ازوپ-هوش-سرشار

قصه‌های ازوپ: هوش سرشار || بار کج همیشه به مقصد نمی‌رسد!

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

هوش سرشار

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

الاغی با بار نمک از رودخانه‌ای می‌گذشت که ناگهان تعادل خود را از دست داد، به داخل آب سرنگون و بار نمکش در آب حل شد. الاغ همین‌که احساس کرد دیگر باری بر پشتش سنگینی نمی‌کند، از جا برخاست. یک بار دیگر هنگامی‌که الاغ با باری سنگین از همان رودخانه می‌گذشت، با خود فکر کرد اگر بازهم به داخل آب بیفتد همان اتفاق قبلی رخ خواهد داد و او از آن بار سنگین راحت خواهد شد. ازاین‌رو خودش را به داخل آب انداخت؛ اما این دفعه بار او اسفنج بود. به‌محض آنکه الاغ به داخل رودخانه افتاد اسفنج‌ها آب را به خود کشیدند و آن‌قدر سنگین شدند که او را به زیر آب بردند و غرق کردند.

خیلی از انسان‌ها شبیه الاغِ این حکایت هستند. آن‌ها هنگامی‌که دوزوکلکشان نمی‌گیرد و خودشان گرفتار آن می‌شوند، تعجب می‌کنند.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *