قصهها و افسانههای آموزنده ازوپ یونانی
هشداری علیه تهمت
نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی
به نام خدا
راهزنی در راه مردی را کشت. وقتی رهگذران به تعقیب مرد پرداختند، راهزن با دستهای خونآلود گریخت. گروهی که از برابر او میآمدند علت آلودگی دستهایش را پرسیدند. مرد پاسخ داد که چند لحظه پیش از درخت توت پایین آمده است. در همین هنگام تعقیبکنندگانِ مرد از راه رسیدند، تیرکی تیز در تنش فروکردند و در همان حال او را از درخت توت آویختند.
درخت توت به او گفت: «من از اینکه در مرگ تو سهمی دارم نگران نیستم. تو هم مرتکب قتل شدی و هم سعی کردی خونی را که ریخته بودی به گردن من بیندازی.»
اگر حتی به آدمی ذاتاً درستکار هم تهمت بزنی، ایبسا او نیز همانگونه با تو رفتار کند که به بدنامی نشانش دادهای.