افسانه-هاي-ازوپ-زاد--رنج

قصه‌های ازوپ: زادۀ رنج | گاهی اوقات تلاش بیشتر، دردسرسازتر می‌شود

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

زادۀ رنج

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

کبوتری در کبوترخانه، با غرور از جوجه‌های بسیاری که پرورده بود، داد سخن می‌داد. کلاغی حرف‌های او را شنید و به او گفت: «دوست من، دراین‌باره این‌قدر به خود نبال. تو هرچه جوجۀ بیشتری به دنیا می‌آوری، بر تعداد پرندگان گرفتار می‌افزایی و اندوه بیشتری برای خودت فراهم می‌کنی.»

این ماجرا درباره بردگان هم راست است. بیچاره‌ترین آن‌ها کسی است که فرزندان بیشتری به جمع بردگان اضافه می‌کند.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *