افسانه-هاي-ازوپ-زاد--رنج

قصه‌های ازوپ: زادۀ رنج | گاهی اوقات تلاش بیشتر، دردسرسازتر می‌شود

قصه‌ها و افسانه‌های آموزنده ازوپ یونانی

زادۀ رنج

نگارش: اس اِی هندفورد / ترجمه: حسین ابراهیمی

جداکننده متنz

به نام خدا

کبوتری در کبوترخانه، با غرور از جوجه‌های بسیاری که پرورده بود، داد سخن می‌داد. کلاغی حرف‌های او را شنید و به او گفت: «دوست من، دراین‌باره این‌قدر به خود نبال. تو هرچه جوجۀ بیشتری به دنیا می‌آوری، بر تعداد پرندگان گرفتار می‌افزایی و اندوه بیشتری برای خودت فراهم می‌کنی.»

این ماجرا درباره بردگان هم راست است. بیچاره‌ترین آن‌ها کسی است که فرزندان بیشتری به جمع بردگان اضافه می‌کند.



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *